تجربیات کاری در داروخانه و بحثهاي شغلي - قسمت دوم
تجربیات کاری در داروخانه و بحثهاي شغلي - قسمت دوم :
مطالب جديد هرچند وقت به انتهاي متن افزوده ميشوند.
001- شاید این تجربه هم به دردتون بخوره ، اگه سر و کارتون با یک داروخانه شلوغ ، منظورم خیلی شلوغه×! اونقدر که فرصت نمیکنین چاییتونو بخورین و از بس سرتون برای نوشتن دستورات پائین میمونه گردن درد میگیرین ... ، آره اگه شیفتی در این داروخانه ها داشتین بهترین کار برای مدیریت بحران اینه که از قبل تعداد زیادی دستور هر 8 ساعت و هر 6 ساعت و با توجه به متخصصی که اون روز نشسته دستوراتی رو آماده بنویسین و از یک لبه برچسب رو به لبه پیشخوان بچسبونین ، وقتی هم 10 تا سبد یهو گذاشتن جلوتون (اینم از مردم آزاری نسخه پیچهاست : نسخه ها رو یکهو میذارن جلوتون تا لود استرس بالایی به شما وارد کنن) اصلا نگران نشین ، شما هم همین بار رو به صندوق منتقل کنین ، یعنی تند و تند اسمها رو بخونین و فیش صندوق رو بدین دستشون تا تا توی صف صندوف ردیف شن و اینبار یک حالی به جناب صندوق دار بدن، تا بیان شما حداقل 2 تا نسخه رو آماده کردین، اما از نسخه 5 ام به بعد دیگه یهو میبینین 3 تا دست اومد و میخوان داروشون رو بگیرن! در اینجا باید خیلی با آرامش روی اینکه شما به ترتیبی که فیشها رو تحویل دادین نسخه رو تحویل میدین و باید دوباره توی نوبت باشن تا صداشون کنید، بعد هم میتونین برای هر کسی که موقع تحویل نسخش هست در حین نوشتن دستورات اونا رو هم براش بخونین، اینجوری اگه کسی صداش دراومد که دیرم شد و اینا میتونین بگین میبینین که دارم توضیح میدم، شما هم اگه داروتونو بدون دستور میخواین الان بدم بهتون، پس لطفا صبر کنین تا کارمون رو درست انجام بدیم، تاکید کنین که فقط یک نفر جلوی شما باشه، میتونین بگین لطفا این جلو نایستید تا اگه کسی خواست نسخه اش رو بگیره و سوالی داشت راحت بپرسه...
پ.ن : اگه الان نظر من رو بپرسید راجع به فرستادن سریع چند فیش به صندوق، این نظر رو رد میکنم، به تجربه متوجه شدم که بیماران هرچقدر عجله و شتابزدگی بیشتری رو از شما ببینند خودشون هم عجول تر و بی صبر تر میشن، باید جوری باشه که نگاه دوخته شون از باجه تحویل دارو به جاهای دیگه معطوف بشه؛ تلویزیونی، آگهی تبلیغی، بروشوری و... و نکته مهم اینه که اگه بیمار بدونه نوبتش محفوظه و نسخه اش به قول خودشون گم نمیشه و حتی میتونه بره به کاری برسه و بعد داروشو بگیره(بسپره که من دارم میرم و دارومو بیزحمت کنار بذارین) این لحظات انتظار رو راحتتر(اصولا هیچ کس از انتظار لذت نمیبره) سپری میکنه.
در این حین هم گفتن اینکه "نسخه زیاده مثلا حدود نیم ساعتی طول میکشه تا نوبتتون بشه، مشکلی نیست؟" در ابتدای پذیرش. راه انداختن زودتر بیماران اورژانسی (درد شدید،سرم تزریقی، بچه ای که گریه میکنه،،،) ضمن اعلامش که نسخه فلانی رو زودتر بدین چون... که بیماران بدونن نسخه ها نوبتشون محفوظه مگه این موارد ،
مواجهه با نسخ تک قلمی هم حقیقتش سیاست خاصی لازم داره، اگه شما نوبت رو دقیق رعایت کنی و بیمار بعد از بیست دقیقه ببینه که نسخه اش فقط همین یک قلم دارو بوده، احساس خوبی نخواهد داشت، درسته که شما نوبت رو اصل دونستین اما اگه با دید بیمار به قضیه نگاه کنید قانع کننده نیست. من نظری خاصی ندارم چون داروخانه نونوایی نیست که یک صف تک نسخه ای توش درست کنیم! شاید اگه مثلا 4 نوبت تک نسخه ای ها نوبتشون جلو بیاد بد نباشه، واقعا نمیدونم چه سیاستی خوبه که به اصطلاح نه سیخ بسوزه نه کباب!
اجتناب از صحبت کردن باموبایل جلوی بیماران، چای خوردن و هر چیزی که باعث بشه احساس کنن به کارشون رسیدگی نمیشه،
خود بیماران هم خوبه بدونن شنبه عصر شلوغترین و بدترین زمان برای گرفتن دارو از داروخانه است، اگه بذارن نسخه شون رو یکشنبه صبح بگیرن برای هر دو طرف بهتر میشه.
002 آها! من یک مشکلی هم با کیسه فریزرها داشتم اونم برای بازکردنشون انگار که با چسب به هم چسبوندن و باز نمیشن، میتونین چندتایی شونو با هم یکمی مچاله کنین ، اینجوری راحتتر باز میشن ;) ...
003 دفترچه هر کس رو توی نسخه اش بذارین و توی سبد ولی نسخه اش رو روی کیسه فریزر بذارین تا راحت موقع تحویل اسم رو چک کنین
004 اگه دفتر چه ای دو نسخه داشت، باید به پرسنل آموزش بدین که 1. هر نسخه در یک سبد آماده شود 2.نسخه ای که اول به شما داده میشود برای تحویل نسخه بدون دفترچه باشد (چون وقتی شما نسخه آماده شده بدون دفترچه رو ببینید متوجه میشید که مشکلی وجود داره ولی اگه نسخه اول رو با دفترچه به بیمار بدین و بیمار و شما حواستون نباشه، ممکنه بیمار بره و بعد شما نسخه دوم رو ببینید که با داروهاش جا مونده)
005 اگه هم نسخه جدا از دفترچه ای (بدون همراه داشتن دفترچه) رو براتون آوردن از پذیرش بیمه ایش خودداری کنید، نسخه باید با دفترچه تطبیق داده بشه، چون امکان سوء استفاده وجود داره.
البته ما در داروخانه تطبیق عکس و مشخصات انجام نمیدیم، چون الزاما کسی که به داروخانه مراجعه میکنه خود بیمار نیست، اما پرشکان محترم این کار رو انجام میدن چون در دفترچه کسی نسخه نویسی میکنند که ویزیتشون کردن و اون دفترچه به نوعی مدرکی برای سابقه بیماری اون فرد هست.
یا یک نمونه در داروخانه کسی که دفترچه بانکی داشت اومده بود و میخواست که روی دفترچه اش قیمت بزنیم تا بره و بعدا که پول آورد داروهاش رو بگیره که ما مخالفت کردیم، چون چه تضمینی هست که بعدا اون فرد بیاد و واقعا اون داروها رو بگیره، شاید و شاید (هرچند خیلی بعید) از قسمت مالی اداره شون بخواد که هزینه ای رو که بابت داروهاش پرداخت کرده؟! پس بگیره. اگه خیلی اصرار داره که قیمت زده بشه میتونین زیر قیمت قید کنید که دارو تحویل نشد تا از لحاظ قانونی هم مشکلی براتون پیش نیاد.
006 در مواردی میشه هوای بیمار رو هم داشت و هم کار غیر قانونی انجام نداد؛ در بعضی بیمه های کمیته امداد به بیماران کارتی داده شده که پشت کارت با برچسبی تاریخ اعتبار دفترچه قید شده، حالا بیماری به داروخانه اومده و قبلش فراموش کرده بود که اون کارت رو تمدید کنه، برای اینکه هم اون ضرر نکنه و بتونه از بیمه اش استفاده کنه، شما دو کار می تونید انجام بدین (غیر از کار سوم که قانونی هست اما اخلاقی نیست و اون آزاد محاسبه کردن نسخه هست) اینه که نسخه رو بیمه قیمت بزنید و در آخر هزینه ای رو که باید در حالت بیمه ای پرداخت میکرد رو با هزینه سهم سازمان (هزینه ای که باید سازمان به داروخانه مسترد کنه) جمع کنید و بیمار پرداخت کنه، و اصل نسخه رو به بیمار بدین تا وقتی کار تمدید اعتبار کارتش رو انجام داد، نسخه رو تحویل بده و سهم سازمان رو دریافت کنه، یا اگه الان همراهش پولی که بتونه کامل پرداخت کنه نبود به اندازه سهم سازمان از داروش کم کنین و وقتی که کارهای تمدید اعتبار رو انجام داد اون مقدار دارو رو بهش برگردونین.
البته کار سومی هم هست که فقط اخلاقی هست، اونم اینه که اگه هزینه داروها بالا نیست و موارد اینچنینی کم پیش میاد از حق فنی صرفنظر کنید و هرچقدر داره پرداخت کنه، بقیه رو هم صدقه در نظر بگیرید...
حالا که بحث به انجا رسید، خوبه یک قضیه رو باز کنم، اونم سوا بودن داروخانه از یک مکان صرف تجاری هست، مثال ملموسی که من به کرات در داروخانه های مختلفی که بودم و دیدم و تائید کننده این منظر دید دلسوزانه نسبت به بیمار هست اینه که مواردی زیادی وجود داره که میبینیم بیمار به داروخانه اومده و نسخه آزادی داشته که هزینه اش بالا بوده و در صورتی که بیمار بیمه بود هزینه درمان دارویش به وضوح کمتر میشد، در این موارد بیشتر داروخانه ها میپرسن که بیمه نیستید؟ دفترچه نداشتین توی دفترچه بگین براتون بنویسین و ...
بعضی مواقع بیمار دقترچه داره، اما فوریتی پیش اومده که نتونسته از دفترچه استفاده کنه، توی این مواقع داروخانه ها معمولا به بیمار میگن فعلا تعداد کمتری از دارو رو بیمار خریداری کنه مثلا برای دو روز تا فرصت کنه و داروها رو بصورت بیمه ای دریافت کنه، یا بره و کامل بیمه ای بگیره،،
چرا؟ واقعا چرا؟ چرا نسخه نقد رو داروخانه رها کنه، تبدیلش کنه به نسخه بیمه ای که آخر ماه کامپیوتری شده تحویل سازمانهای بیمه گر بده تا اونها بعد از 5 6 ماه (خیلی خوش بینانه) تازه بهش رسیدگی کنن و بعد از کسورات و ... به داروخانه برگردونن؟ شما نرخ تورم رو حساب کن، سود دارو رو حساب کن، هزینه های دیگه رو بسنج.... خوب یک عقل اقتصادی هیچوقت زیر بار همچین معامله ای نمیشه، مساله اینه که داروخانه غیر از مسائل اقتصادی که هر واحدی که تبادل کالا داره باهاش درگیره، مکانی هست که توسط یک داروساز اداره میشه، اون داروساز کسی هست که تنها انگیزه اش برای انتخاب رشته داروسازی کسب مال نبوده، مساله دیگه اینه که به اصطلاح مشتری این مکان اقتصادی ، یک انسان، یک بیمار و یک محتاج هست، کسی نیست که برای صرف شام به یک رستوران رفته و سفارش شام داده!
تفاوت این دیدگاهها تا حدی توجیه کننده تفاوت رفتارهاست...
007 نمیدونم مردم وقتی داروخانه شلوغ میشه و میترسن نوبتشون جلو عقب بشه یا نسخه شون گم بشه!! چرا دیگه اسمشون هم یادشون میره و شما میگی خانم اسماعیلی ، آقای جمالزاده میگه بعله و میگیره فیش رو میره پرداخت میکنه!!
من معمولا اول فامیل رو صدا میکنم ، وقتی اومد جلو اسم کوچک و فامیل رو میگم ، وقتی پول رو پرداخت کرد و فیش رو آورد میپرسم آقا یا خانم فلانی؟ بعد هم که دارم دارو رو بهش میدم میگم خدمت آقای فلانی.. ولی خدا شاهده با تمام این چک کردنها بازم این بندگان خدا نسخه همدیگه رو میبرن!!
008 نوشتن دستور آمپولها هر چند به نظر اغلب اوقات غیر ضروری به نظر میرسه، اما حقیقتا میتونه جلوی اشتباه در تحویل دارو رو بخوبی بگیره.. همون یک لحظه که برچسب رو روی آمپول میزنین و میچرخونینش میتونین هم اسم دارو رو چک کنین ، هم تاریخ انقضا ... البته اوایل کار تا عادتون بشه خیلی به نظر عذاب آوره که به همه جزئیات دقت کنین ، اما کم کم بهتر میشه ، در حین دستور زدن نوشتن هم همیشه یک فرصت 1 ثانیه ای برای نگاه کردن به سن بیمار دارین..
009 همیشه گفتن بلافاصله نسخه میخواد برای رد کردن کسانی که داروی بدون نسخه خارج از لیست تعریف شده میخوان نیست،
مردی وقت خلوتی داروخانه اومده بود گفت پماد کلوبتازول میخوام.. کلوبتازول.. خوب برای چه موردی میخواین؟ ،پماد دیگه برای خونه ... میدونم منظورم اینه که کی میخواد استفاده کنه؟ چی شده؟ مشکلش چیه؟....
از خونه زنگ زدن گفتن ازاین بگیرم ببرم والا بچه ام که ادرار سوختگی میشه فقط این براش خوبه ...
یعنی برای بچه میخواین استفاده کنین؟؟ این پماد یک کورتون خیلی قویه یعنی از این قوی تر توی پمادهامون نداریم، درسته حق با شماست ، معجزه میکنه ، اما به چه قیمتی؟ این دقیقا مثل اینه که در حق بچه تون بخواین جنایت کنین.. میدونین چقدر به بچه تون صدمه میزنین.... کی به شما گفته از این پماد استفاده کنین؟ (مطمئنم هیچ پزشکی همچین حرفی نمیزنه)
یکی از اقواممون...
خلاصه اینکه الحمداله خدا رو صد هزار مربه شکر مجاب شدن و بدون اینکه دارویی بگیرن رفتن، ...
{شاید هم خانومش دوباره مجبورش کرد بره و از داروخانه دیگه تهیه کنه؛ این دکتر داروخانه ها الکی میخوان گیر بدن! یا اون پماد گیاهی گرونشون (کالاندولا 900 تومانی پ.ن 14000 تومانی!) رو بفروشن این حرفا رو میزنن!تو چه ساده ای مرد! و چه بی عرضه که نتونستی یه پماد که بهت گفتم رو بخری بیاری...}
010 خانمی در اوج شلوغی داروخانه ...
یک قطره بتامتازون هم به من بدین.. /قطره بتامتارون؟ برای چی میخواین؟ -قطره چشم دیگه.... /میدونم منظورم اینه که برای چه مشکلی میخواین؟.... -شما چیکار داری برای چی می خوام!! ؟ شما قطره رو بدین! ماده مخدر که نیست! یه قطره چشم میخوان بدنا! سین جین میکنه (رو به پرسنل داروخانه):خانم شما نمیدین؟ |نه آقای دکتر باید اول اجازه بدن.
... با غرغر و احتمالا کمی تا اندکی کینه و احساس خرد شدن شخصیت و البته نارضایتی رفتند...
علتش فکر نمیکنین فقط به خاطر ناآگاهی و توقع بی جای خودش بود؟
011 و باز هم در شلوغی... -آقای دکتر .. یه لحظه تشریف بیارین .. /جانم عزیزم، بفرمائین .... /آقا ما اومدیم اینجا دارومون هم توی ماشین جا مونده، دو تا پنی سیلین 800 میخواستم... /نه من به هیچ عنوان پنی سیلین بدون نسخه نمیدم، باید حتما نسخه شو بیارین.... -عرض کردم که جا مونده /من مسئولیتش رو قبول نمیکنم، باید نسخه تهیه کنید.... -حالا این دفعه رو یه لطفی کنید... /عزیز من اصلا قضیه لطف کردن نیست، من تا حالا ندادم، الانم نمیدم... -آقای دکتر مسئولیتش با من! مطمئن باشین به کسی نمیگم!!!..... /ای بابا شما چرا داری بحث میکنی؟ مشکل من نیست، شما دارو رو جا گذاشتی نه من، میخوای خودم برم براتون دارو رو از منرل بیارم؟!!
.... با دلی شکسته و ضمن گفتن این حرف که "این جواب یک دکتر نیست" از داروخانه خارج شد و من ماندم و این جمله که تا مدتها در ذهنم بالا و پائین میشد!
به نظر شما توی این مواقع باید به حرف بیمار اعتماد کرد؟ باید روی قانون پافشاری کرد؟ باید لحن، بیان و جملات دیگری بکار برد؟ باید توجهی به رضایت و عدم رضایت نکرد و کاری که درست تشخیص میدید از لحاظ علمی و قانونی انجام بدین؟.... باید...؟
012 در داروخانه ای در جایی با کمی تا اندکی فقر فرهنگی: مرد جوانی آقا یه پنی سیلین با یه دگزا بده!
نمیشه جانم باید بری دکتر ببیندت برات بنویسه
من از فلان جا میام اونجا دکتراش هیچی حالیشون نیست همه شون بی سوادن!
در حالی که جا خورده بودم و عصبانی هم بودم گفتم چطور به خودت اجازه میدی جلوی من در مورد همکارام اینطوری حرف بزنی!
و بیمار بود که مرتب حرف میزد و من از بین حرفهایش چیزهایی مثل شما چیکار به این کارا داری شما پولشو میگیری و .. میشندیم
013 یه بیمار دیگه حوالی ۱۱ شب : آقای دکتر مادرم حساسیت شدید داره اگه میشه یه آمپول دگزا به من بدین.
نمیشه عزیزم اگه مشکلش اینقدر شدیده که باید ببریش درمونگاهی.جایی براش نسخه کنن
نمیشه آقای دکتر حالش خیلی بده و نمیتونه حرکت کنه نمیتونم ببرمش پیش دکتر
خوب چاره ای نیست برو همینا رو به پزشک عمومی که توی اون درمونگاه هست بگو بلاخره یه کاری برات میکنه
آخه قبول نمیکنه.
چراقبول نمیکنه؟ شما برو حالا
چند دقیقه بعد با یک نسخه که آمپول هیدروکورتیزون و کلرفنیرامین ، پماد کالامین و قرص لوراتادین بود اومد
حالا اینجوی بهتر نشد. یه درمان کاملتر نصیب مادرت کردی..
014 سر شب :سلام آقای دکتر یه شربت سفالکسین ۲۵۰ بدین!
نمیشه عزیزم بچه رو حتما باید ببرید دکتر . سر خود به بچه چیزی ندین لطفا
آخه هر وقت میبریمش دکتر براش همینو مینویسه.(درحالی که داشت میخندید) دیگه خودمون دکتر شدیم. حالا این دفعه رو یه لطفی بکن شما (و نگاه منتظرش رو دوخت به من)
(با لبخند)این که درست نیست. حالا چون قبلا با این دارو خوب شده الانم همین دارو براش لازم باشه
(کمی جدی تر)به هر حال شما باید نسخه تهیه کنید شرمنده
آخه الان که متخصص اطفال نیست!
(کمی شاکی) نه جانم نمیشه و سرگرم کارم شدم...
(آخه این حرف یعنی چی؟ یعنی انشالا شما خودت دکتری دیگه؟! که چون الان متخصص اطفال پیدا نکردی دست به کار شدی!؟)
و باز هم جامعه تو را متوجه میکند فاصله بین خواستن و نتوانستن. بین ایده آل و اینه حال! بسی بسیار است...
015 قیمت روی جعبه داروها بسیار دیر به روز میشود و این تاخیر همیشه عاملی برای نارضایتی بیمار از داروخانه است چرا که با توضیحات داروخانه مبنی بر افزایش قیمت دارو قانع نمی شود ( این رو بذارین در کنار اعلام رسمی رسانه ای که افزایش قیمت داروها را رد میکند)...
یکی از همکاران مثال جالبی میزد، میگفت خانمی اومده بود داروخانه گاز استریل بگیره، روی گاز استریل نوشته بود 800 ریال و داروخانه گفته بود 1000 ریال و ایشون اصرار که شما موظف هستید قیمت ثبت شده روی کالا رو بگیرید.(قیمت واعی فروش بر اساس فاکتور 1000 ریال بوده)، این همکار ما حرف جالبی زد، گفت خانم الان از کیف من 200 تومان بیفته تو خیابون، من خم میشم برش دارم؟! آخه شما این چه حرفیه میزنین؟ یعنی بخاطر 20 تومان من بخام آبرو و حیثیت خودم رو زیر سوال ببرم و با شما بحث کنم؟ اصلا شما بیا کل بسته اش رو بردار ببر، اما لطفا داروخانه که میان شانش رو حفظ کنید...
016 اگه اسم بیماری رو ۱۰ بار صدا کردین و نبود و یکی هم مدام بیقراری میکرد که پس نسخه من چی شد؟! نگاهی به صفحات دیگر دفترچه بیمار هم بیندازید. خصوصا دفترچه های بیمه تامین اجتماعی . چون موارد زیادی وجود دارد که بین برگهای دفترچه بیمار. تعدادی برگ به نام بیمار دیگری هم موجود است!!
017 -در مورد برگردوندن داروها از سبد به قفسه که بیمار اونها رو نخواسته دقت واقعا لازمه:
بیمار اومده بود داروخانه و ناراحت و عصبانی(کاملا حق داشت) که چرا آمپول فشار(فوروزماید) بجای آمپول ضد حساسیتش (دگزامتازون) بهش دادیم.
تعجب و ناراحتي من موقعی بیشتر شد که برچسب روی آمپول رو که با خط خودم نوشته بودم عضلانی رو هم دیدم.
قضیه اینطور بوده که نسخه پیچ ما قبلا این آمپول لازیکس رو که احتمالا چندین بیمار قبل نخواسته بوده رو برداشته ببره داخل پالت خودش بذاره. حالا یا حواسش نیوده یا نتونسته درست املای دارو روی آمپول رو بخونه گذاشته داخل پالت دگزا و با عدم دقت من این قضیه پیش اومده.
چند تا نکته : من بارها به پرسنل گفتم که آقا این باید یک عادت بشه برای شما که بعد از اینکه دارو رو از توی قفسه برداشتین برای یک لحظه قبل از انداختنش یک نگاه دوباره به دارو بیندازید(اسم و دوز) و سریع نگاهتون به نسخه برای خوندن قلم بعدی دارو نره. همین یک عادت میتونه خیلی از اشکالات رو کمتر کنه.
018 كسي كه قيمت ميزنه هم خيلي خوبه كه چند ثانيه هم شده سبد داروها ر يك همي بزنه!(توقع نميره آمپوله رو هم چك كنه اما خيلي اشتباهات ديگه رو ميتونه بفهمه. چون تمركزش فقط روي اقلام نسخه هست و نه مثل كسي كه نسخه پيچي ميكنه چند لحظه روي نسخه و چند لحظه روي برداشتن و ..)
در برگردوندن دارو به قفسه هم که همیشه دقت لازمه. چون خیلی بعیده که موقع چینش دارو در قفسه اشتباه رخ بده اما در برگردوندن دارو همیشه احتمال اشتباه هست.
بعدیش هم مربوط به خودمه! مگه وقتی دارم برچسب رو روی آمپول نصب میکنم خیلی وقت میگیره یه نگاهی دوباره به اسم دارو هم بکنم؟؟ حالا هرچقدر داروخانه شلوغ و من خسته باشم؟ حتي درست اينه كه انقضاي آمپول و مواد معلق داخلش رو هم چك كنم حالا درست بودن دارو به جاي خود..
بعدیش هم مربوط میشه به شرکتهای داروسازی سازنده آمپول: آخه مگه آزار دارید روی آمپول تیره شما هم میای با رنگ تیره چاپ ميكنيد؟ خدایش فقط چند تا شرکت هستند که تفکیک رنگ نوشته ها رو رعایت میکنند بقیه یا با مشکی یا سبز تیره! روی آمپول قهوه اي تيره نوشته ها روچاپ میکنند.
یه شرکتی هم آمپول متوکلوپرامایدشو با اسم تجاری Demetic توليد ميكنه كه احتمال اشتباه در برگرداندن دارو از سبد به قفسه رو هم باز زياد ميكنه. چون اكثر توجه به 2 تا 3 حرف اول دارو معطوف ميشه براي شناسايي دارو...
نكته بعدي مربوط ميشه به تشكر از بخش تزريقات. چون اينطور روششونه كه آمپول رو حتما و حتما با شرط داشتن نسخه تزريق ميكنند و از روي اصل يا كپي نسخه مخصوص بيمار دارو رو چك ميكنند كه كار تحسين برانگيز و شايسته تشكريه.. ممنون دوست من!
019 موردی بود که بیماری در نسخه شان ویتامین سی جوشان بود. وقتی مطلع شدن که این قلم جزو اقلام بیمه ای نیست گفتند که خوب به جاش چند تا پرتقال میخوریم که با تائید من مواجه شدند. اما بعد به این فکر کردم که آیا مقدار ویتامین سی در یک پرتقال متوسط به حدی است که نیاز درمانی مثلا به ۵۰۰ میلی گرم ویتامین سی را جوابگو باشد یا خیر. هر چند همیشه اولویت با سورس طبیعی ویتامینها است.(اینجا را هم ببینید که غیر از ویتامین سی چه ویتامینها و مواد معدنی نیز در میوه ای مثل پرتقال وجود دارد)
این جدول را ببینید. در این جدول مقدار ویتامین سی در ۱۰۰ گرم و یا هر عدد یا برش از هر میوه مقایسه شده اند. عددی که برای یک پرتقال(منبع غنی ویتامین سی) متوسط ذکر شده ۷۰ میلیگرم است. یعنی برای جبران هر عدد قرص ویتامین سی جوشان ۵۰۰ میلی گرمی نیاز به مصرف ۷ عدد پرتقال متوسط می باشد.(قرص جوشان ایرانی مثلا شرکت حکیم ۱ گرم و شرکت اسوه ۵۰۰ میلی گرم در هر قرص جوشان ویتامین سی دارد)
جدول مقایسه میزان ویتامین سی موجود در میوه ها
جدول مقایسه میزان ویتامینها و مواد معدنی در میوه های رایج!
020 برای من همیشه سوال بوده که مثلا فایده کم کردن کدئین از ۲۰ میلیگرم به ۱۰ میلیگرم چه بوده؟
گزینه های احتمالی:
۱- بیمار معتاد ما بعد از خوردن قرصهای جدید کدئین به این نتیجه برسد که دیگه مثل سابق اثر ندارد و باید برود دنبال همون تریاک خودش؟
۲- بیمار معتاد ما مصرف قرصهای کدئین خود را ۲ برابر کند و بعلت مسمومیت با پاراستامول اکسپایر شود بدین طریق ما اعتیاد را ریشه کن خواهیم کرد!
۳- بیمار معتاد ما به خود آید و با توجه به نگرانی شدیدی که راجع به سلامت کبد خود دارد راه توبه و ترک در پیش گیرد
۴- بیمار غیر معتاد ما چون قبلا ممکن بود مصرف ۲۰ میلیگرم کدئین به زیر زبانش مزه دهد و تصمیم به اقدام جهت معتاد شدن بگیرد با اینکار وی را از این خطر جستانده ایم
۵- گزینه بعدی را شما بگوئید لطفا؟؟
021 خیلی خوبه که ما بعنوان داروساز مطلع باشیم که مردم عادی درباره داروهایی مثل ترامادول و ریتالین چطور فکر میکنند به هم چه میگویند چه خطراتی را جدی میگیرند چه انتظارات و تجاربی دارند و .. این مطلب و کامنتهای آنرا حتما مطالعه نمائید...
021 در نوشتن دستور مصرف آلندرونات.. من قبلا روی جعبه دارو مینوشتم تا نیم ساعت بعد از مصرف قرص دراز نکشید و نقطه "ن" کشید رو هم پررنگ میکردم اما باز میدیدم بیمار میپرسه ايني كه اينجا نوشتين دراز بکشیده یا نکشید؟
بهتر دیدم جمله رو به اینصورت اصلاح کنم مثلا برای آلندرونات ۷۰ : هفته ای یک عدد.جمعه ها صبح ناشتا.حداقل نیم ساعت قبل از صبحانه با دولیوان پر فقط آب .یک لیوان قبل و یک لیوان بعد از بلع قرصِ. تا نیم ساعت بعد از مصرف قرص نباید دراز بکشید. جعبه های ۴ عددی استئوفوس فضای مناسب برای نگارش این دستور در اختیارتون قرار میده اما قرصهای ایرانی.../صرفه جویی؟!
022 يه مثال ديگه براتون بزنم راجع به چك كردن دستور حتي موقعي كه اصلا فكر نميكنيد لازم باشه:
در داروخانه يك درمانگاه بودم كه خيلي هم شلوغ نبود، نسخه اي اومد كه اولين قلمش كاربامازپين بود با "طبق دستور" و بقيه اقلام آنتي بيوتيك و شربت اكسپكتورانت و ... خوب مشخص بوده كه بيمار قبلا اين دارو رو مصرف ميكرده و خواسته با يك تير دو نشان بزند ، من هم صرفا براي اينكه ببينم بيمار چند وقت هست كه داروي كاربامازپين دريافت كرده و احيانا مكمل فوليك دريافت ميكنه من باب شروع بحث پرسيدم خوب بيمار قرص كاربامازپين رو چند تا در روز مصرف ميكنه (توضيح اينكه مادر بيمار براي گرفتن داروها اومده بودن) گفت نه! چيزي نيست... خيلي وقته مصرف ميكنه،، گفتم خوب يعني چجوري مصرف ميكنه؟ گفتن هيچي"هر وقت حالش بد ميشه يكي بهش ميدم!؟"
من يه لحظه موندم! اون كدوم مشكليه كه كاربامازپين رو براش PRN تجويز ميكنن؟؟!
باز پرسيدم خوب مشكلشون مگه چيه؟
با كمي احساس معذب بودن و كاهش تن صدا كه بقيه مراجعاني كه كنار باجه بودن نشنون گفتن كه بچه ام هست يكمقدار عقب افتادس گاهي كه تشنج ميكنه اين دارو رو بهش ميدم،،!!
گفتم مگه دكتر مغز و اعصابش گفتن كه اينجوري دارو مصرف كنن؟
گفتن كه نه چند سال پيش بردمش پيش متخصص مغز و اعصاب و براش اين دارو رو نوشتن كه يه مدتي كه مصرف كرد تشنج هاش خوب شد منم قطعش كردم! از اون موقع هم هر وقت دوباره اينجوري ميشه بهش ميدم!
خوب شما هم حتما جا خوردين! نميشه خيلي هم اون بنده خدا رو مقصر دونست، براش توضيح دادم كه حتما به همون پزشك مراجعه كنند و هيچ وقت سرخود دستور دارو رو عوض يا دارو رو قطع نكنن..
اينجا هم مشكل موقعي پيش مياد كه ما فكر ميكنيم خوب قاعدتا بيمار ميدونه كه بايد چيكار كنه، يا پزشك عمومي كه براي بيمار دارو رو تجديد كردن با توجه به اينكه بيمار گفته چند سال هست كه دارو رو مصرف ميكنه لزومي نديدن دوباره دستور رو چك كنن، خود من هم خيلي كار به دستورش نداشتم، چون اصولا دستور داروهاي اينچنيني قاعده و دستور ثابتي نداره كه بخواين درستيش رو چك كنين، و همراه بيمار هم كه در انتهاي تقصيرات قرار ميگيره مي بايست اينقدر احساس راحتي در پرسش كردن داشته باشه و بدونه كه چه چيزهايي رو حق داره كه بدونه تا چنين مشكلاتي پيش نياد...
(29/04/1388) :
023 جواني حدود 25 ساله در داروخانه به طرفم اومد و طوري كه صداش رو فقط من بشنوم + ببخشيد يه تس ميخوام! - نه جانم نميشه نسخه ميخواد + واقعا تست بارداري هم نسخه ميخواد؟! ...
(ما فكرمون به تستوسترون رفت شرمنده!)
024 در داروخانه بيمار خانومي جواب آزمايشگاهش رو بهم ميده و ميگه ميشه ببينين اين دارويي كه برام نوشتن اشكالي نداره مصرف كنم؟
ديدم تست آنتي بيوگرام بوده براي UTI و توش حالا دقيق همه اش رو يادم نيست اما نوشته بود كه به داروهاي نيتروفورانتوئين و سيپروفلوكساسين حساس و به كوتريماكسازول و ... حساس نيست. و ماما براي ايشون كه باردار هم بودن داروي سيپروفلوكساسين رو روي نسخه آزاد نوشتند كه بيمار تهيه كنه.
اينجور مواقع عكس العملي كه نشون ميديم اهميت داره، بيمار بايد تشويق بشه به طرح سوالاتي كه در ذهنش داره و هميشه داروخانه و دكتر داروساز رو امين و قابل اعتماد و در دسترس بدونه براي طرح سوالاتش ، رفع نگرانيهاش و ...
پس بيمار بايد تشويق بشه" خيلي ممنون كه آوردين نتيجه آزمايش رو"
قاعدتا داروي سيپرو در بارداري منع مصرف داره (رده X) پس حتما بيمار نبايد اون دارو رو بگيره،
چيزي كه من به بيمار گفتم چيزي مثل اين بود كه بهتره؟ داروتون عوض بشه به دارويي كه موثرتره؟ و من براي ماما تون هم روي برگه آزمايشتون مينويسمش، ما اون دارويي كه موثرتر هست رو اتفاقا داريم!، ببرين بهشون نشون بدين و هماهنگ كنيد بعد تشريف بيارين، بعد هم شماره ماما رو از روي نسخه برداشتم تا قبل از اينكه بيمار بره اونجا باهاشون هماهنگ كنم...
شما ممكنه موافق يا مخالف اين سياست باشيد، سياستي كه الزاما واقعيت رو به بيمار نشون نميده اما از حق بيمارش هم نميگذره و وظايف قانوني و علمي خودش رو لازم الاجرا ميدونه.
حقيقت اينه كه ما داروسازان در اينگونه شرايط واقعا با معذوريت مواجه هستيم.
فرض كنين من از كوره در ميرفتم و از اينكه اينطور بي مبالاتانه شرايط جنين بيمار به خطر افتاده عمق فاجعه اي كه ممكن بود رخ بده رو براي بيمار تشريح ميكردم و تاكيد ميكردم كه به هيچ عنوان اينگونه درمانها رو غير از متخصص زنان و زايمان از طريق ديگري دنبال نكنه و يا همونجا جلوي بيمار تماس ميگرفتم با ايشون و هرچي دهنم ميرسيد بار سواد و عملكردشون ميكردم ؛اينكه چطور جرات ميكنه دارويي كه نميشناسه اثرش رو،عوارضش رو، محدوديتهاي مصرفش رو.... براي يك مادر باردار تجويز كنه؟ خيلي بيخود ميكنه هر بهونه اي بياره، مگه شوخيه؟ بلد نبودي زنگ ميزدي داروخانه ميپرسيدي، يادت نبود كتاب باز ميكردي، ميخواي چشم بسته دارو بنويسي تا احيانا كسي شك نكنه كه بي سوادي؟ آخه با كدوم اعتماد به نفسي قلم رو روي برگه نسخه لغروندي؟؟ ترو به خدا قبول اينكه من فلان چيز رو نميدونم ، بايد بپرسم، چك كنم كجا و كار دست اون جنين بي تقصير دادن كجا؟...
باور كنين خيلي مهمه كه بارها چنين شرايطي رو تصور كنيد، و عكس العملهاي مختلفي رو كه ممكنه نشون بدين و نشون بدن رو هم تصور كنيد. من در حدي نيستم كه براي شما همكاران داروسازم نظرم رو به عنوان راه درست اعلام كنم.
واقعا عين شمشير دولبه هست، اگر با تساهل و تسامح رفتار كنيم( كه اكثرا اينطور هست) كم كم نقش داروساز به حاشيه ميره (كه رفته) كم كم به اين نتيجه ميرسيم كه هر تجويزي ميتونه انجام بشه (كه ميبينيم حساسيت هاي ما داروسازان نسبت به انواع اشتباهات نسخ بسيار خفيف هست) كم كم به اين نتيجه ميرسيم كه مسئوليت و گناهش گردن كسي كه نوشته ، ما با اين مشغوليت همين كه دارو رو درست به بيمار برسونيم و به مدیریت داروخانه برسیم به اندازه كافي مشكل داريم (كه ميبينيم درگيري اصلي داروسازان شده چك پاس نشده، حقوق معوقه، حق فني، بازرس بيمه و دانشگاه، نبود وقت آزاد براي مطالعه و هزار مسئوليت و درگيري فرعي ديگه ...)
اينا واقعا نقاط ضعف هست، اينها حقيقتا مساله ماست، ،
اگرهم بخوايم تند و آتيشي برخورد كنيم، جبهه گيري خنده آور؟ي ميبينيم، شما ميبينيد كه بيمار توسط تجويزگر تحت فشار قرار ميگيره كه دارو رو از فلان داروخانه تهيه كن، با فلان توجيه كه مثلا اونها اين دارو رو ندارند يا ميخوان اون دارو كه رو دستشون مونده رو بهت قالب كنن! يا اون دارو آزاده سودش بيشتره بهت ميدن يا اون داروخانه همش داروها رو اشتباه ميده و اله و بله و ... باور كنيد آدم از تعجب شاخ درمياره از داستانهايي كه بعدش ميشنوه... هنوز كودك درونشون رو مطيع هستند...
پس آقا چرا چيز به اين مهمي در دانشگاه در موردش حداكثر به يكي دو جمله كفايت شده؟
اينهمه واحد بيخود گذاشته شده، يه واحد مكالمه عملي با بيمار يا با پزشك در نظر گرفته نشده،
چرا نمياين سناريوهاي مختلف گفتگو با بیمار رو تدريس كنين، بيمار اينو پرسيد ما اينو گفتيم اينطور ميگفتيم بهتر بود، اون رو اول بپرسين اون رو بذارين وقتي وقتش بود، چطوري با بيماري كه همكاري نميكنه صحبت كنيم درست عين جلسات شرح حال گيري بيمارستان روزبه! يه دانشجو بياد نقش بيمار رو بازي كنه كه اصرار و اصرار كه من فلان دارو رو ميخوام يكي هم بياد توجيهش كنه نه اينكه با يك نداريم و بدون نسخه نميديم صرف طرف رو راهي داروخانه ديگه كنه... مسائل مالي دارويي و داروخانه كه اصلا هيچ! انگار ننگ هست كه در مورد هزينه درمان،قيمت دارو، مقايسه تاثير دارو با توجه به هزينه و .. بحث بشه، اينا رو خود داروساز قرار بعدا اگر دلش خواست و احساس ضرورت كرد ياد بگيره. اصلا تا حالا كوئيزي گرفته شده بگن آقا اين نسخه، حالا فرض كن طرفت يه بيماري نشسته، بهش چي ميگي؟ همونا رو بنويس! فرض كن طرفت اصلا سواد خوندن و نوشتن نداره، يا مثلا يك معلميه كه علامقند چيزهاي بيشتري رو بدونه، يا اصلا طرفت همكارته، توي هركدوم از اين شرايط همين يك نسخه چه تفسير و توضيحي لازم داره؟ به خدا اينقدر گرفتاري داروخانه زياده كه كسي فرصت نميكنه بعدش علمي و اصولي روشون كار كنه، پايه اين طرز ديد و عملكرد بايد توي خود دانشكده ريخته بشه، بايد دانشجو بدونه درست اينه، بلاخره يك روز بايد اين سيستم جا بيفته يا نه؟
كو كجاست اين كلاس آموزش مشاوره؟
ميدونين به نظر من اين نظر كه خودشون توي كار داروخانه ياد ميگيردن چيكار كنن اشتباه محضه، دانشجو عينا بايد بدونه و تصور روشني از كاري كه بايد انجام بده داشته باشه، قرار نيست ما يكسري اصول حفظ كردني بهش بديم و بعد بگيم خوب پسر جان برو و وقتي فارغ التحصيل شدي اينا رو به كار ببند. نه! همونجا بايد در ذهنش رسوخ كنه، بايد به صورت اعتقاد در بياد كه آقا فلان كار غلطه و درستش اينه و راه مقاومت روي انجامشم اينه. بايد بدونه كه ميشه ايده آل گرايي رو عملا در محيط كارش اجرا کنه، بايد بدونه فارماكولوژي كه خونده دقيقا ميتونه در داروخانه به كار بگيره نه اينكه نمره رو بگيره و اگر حس و حالش بود در داروخانه به ذهنش خطور كرد يك تذكر نصفه نيمه اي هم بده. چرا؟
اينهمه زحمت و جون كندن براي چي آخه؟ بخون و بدون و ياد بگير، بعد برو توي يك سيستم غلط همشو ازت با ناكارآمد خوندنش بگيرن بعد هم به ريشت بخندن؟
اگه استادي ندارين كه حوصله كنه و بياد اينها رو تدريس كنه، اگه اساتيد ما چنان از داروخانه دور شدن و فقط ياد گرفتن ترجمه فلان كتاب رو جزوه وار تدريس كنن، اين مشكل دانشجو نيست؟ دانشجو گناهي نكرده، اتفاقا خوب هم استقبال ميكنه،،
اينهمه راه وجود داره، كارگاه عملي با مديريت خود دانشجو ها بذارين، نمره تشويقي براي بررسي نسخ بدين، نمره كنفرانس بابت اين مقوله بديد، استاد مشاور روانشناس بعنوان استاد مدعو بيارين، بخدا خيلي كارها ميشه كرد...
اينا مهمه و خيلي هم مهمه، برين از فارغ التحصيلهاي ممتاز 5 سال 7 سال پيش بپرسين، برين بپرسين شما چي ميخواستين و چي شد؟ چرا اينجوري شد؟ اصلا شد كه شد! الان چيكار كنيم كه از اين به بعدش اينجوري نباشه؟
چي ميخواستم بگم به كجا رسيدم؟
غرضم اهانت يا زير سوال بردن قشر ماما نيست و نبود، در هر صنفي قوي و ضعيف وجود داره، غرضم طرح يك سوال بود كه جوابش به سيستم آموزشي رسيد شايد با پيگيري بيشتر به نبود قانون روشن و درست برسيم...
تا شما چه عقيده و نظري داشته باشيد...
پنج شنبه 8 تير 88:
025 در داروخانه توجهم جلب شد به چندين نامه اي كه از سازمانهاي تامين اجتماعي و خدمات درماني و حتي وزارت بهداشت در مورد فهرست داروهايي كه هم در دفاتر كار و هم در مراكز درماني بستري كه توسط ماما نوشته شود قابل پذيرش هستند.
اين ليست گويا اخيرا منبسط هم شده كه موضوع صحبت من در اينجا نيست، نگاه من به اقلام مندرج در اين ليستها كه گاها متاقض و عجيب بوده جلب شد؛
در يك ليست در قلم اول اقلام دارويي نام كپسول مولتي ويتامين مينرال مي درخشد! دارويي كه هيچ بيمه اي براي هيچ تخصصي محلي از اعراب برايش قائل نبوده ،
همچنين صحبت از قرص، شياف و آمپول هيوسين شده، كه من و شما كه در داروخانه مشغول هستيم ميدانيم كه سالهاست شياف هيوسين از ليست دارويي كشور معذور به غيبت گشته و جالب اينجاست كه اين ليست هر چند سال تجديد چاپ هم ميشود، گويي نويسندگان اين ليست خبري از واقعيتهاي! جاري دارويي ندارند.
با نگاهي دقيقتر به ليست شربت و قرص گلوكونات (فقط گلوكونات) خودنمايي ميكند، همانطور كه مستحضر هستيد اصولا املاح كلسيم در داروخانه يا به صورت كربنات در قرص كلسيم كربنات، قرص كلسيم-د و در قرص جوشان كلسيم (در كنار ملح گلوكونات) وجود دارد و تنها قلمي كه صرفا حاوي فرم كلسيم گلوكونات ميباشد آمپول كلسيم گلوكونات است كه اين فرم تزريقي مد نظر نويسندگان اين ليست نبوده، درست است كه در قرص جوشان كلسيم ، كلسيم گلوكونات وجود دارد، اما وقتي تاكيد شده كه فقط گلوكونات مورد تائيد بيمه است، قاعدتا اين محصول نيز از بدست آوردن تائيديه شايستگي از طرف ارگانهاي بيمه گر محروم خواهد بود.(و يا شايد قدر سهمي كه گلوكونات اشغال نموده مد نظر تهيه كنندگان ليست مذبور بوده باشد!)
در جايي ديگر آورده شده : كرم، ژل، پماد يا قرص واژينال كلوتريمازول، نيستاتين، تريپل سولفا، مترونيدازول و ميكونازول.
درحالي كه كرم موضعي و كرم واژينال ميكونازول در ليست مورد تائيد بيمه حتي براي متخصصين محترم زنان و زايمان هم وجود ندارد و اساسا اين دارو فاقد كد بيمه اي در ليست ارائه شده توسط سازماهاي بيمه گر است!
ژل واژينال مترونيدازول و حتي پودر گياهي پسيليوم نيز به همين وضعيت دچار و با كد بيمه اي اعلام نشده شان دست به گريبانند.
جاي تعجب است كه اين ليست سرشار از اشتباه بارها و بارها اعلام وتجديد چاپ شده و تاكنون اقدام مشخصي در جهت اصلاح اشتباهات يا رفع ابهام مواردي كه ذكر شد ، بصورتي كه ليست بدون نقص و قابل اتكايي ارائه شود ديده نشده است.
در اينجا نيز مسئول داروخانه يا بايد مستقيما با مسئولين استاني دريافت نسخ سازمان تماس گرفته و كسب تكليف نمايد و اين ابهام دست آن سازمانهاي محترم را براي اعمال كسورات بصورت سليقه اي و درمواردي كه احساس شود نياز به اعمال قانون بصورت دقيق و مكفي وجود دارد، باز نگه خواهد داشت!.
جمعه 9 تير 88 :
026 فرمول تركيبي به دستم رسيد شامل :
Cr Cloberasole 30gr
Oint Zinc oxide 45gr
Ont Calendula up to 100gr
اينبار تصميم گرفتم از پماد كالاندولا شركت Marjan Firozeh با برند "كالاندولا هانا" با پروانه ساخت 52/10429
بجاي كالاندولاي معروف شركت دينه (كه از لحاظ بسته بندي و ظاهري مشابهت زيادي دارند و از قضا هر دو هم با يك قيمت (9000 ريال) موجودند) استفاده كنم كه با تعجب ديدم اين پماد نه رنگ و نه بوي مورد انتظار من رو از كالاندولايي كه مشناختم نداره! هم سفيد رنگ بود و هم با بوي اسانسي كه احتمالا ريشه گياهي نداشت.
در حالي كه هر دو اين شركتها در ميزان عصاره كالاندولا بكار رفته اينطور ذكر كرده اند:
Each 100gr. contains: Calendula officinalis Ext. 2g (35+-5mg Flavonoids as Rutin) & Carotenoids
كه حتي در يك حرف هم با همديگه اختلاف املايي نداشتند!
من فكر كردم شايد مثل شركت ناژو كه ويزيتورشون گفته بود پمادهاي حاوي كاپسايسينشون از كاپسايسين سنتز شده استفاده كردند و مزاياي دوزاژ دقيق و كاهش حساسيت دارويي رو ذكر كرده بودند اينجا هم همچين قضيه اي حاكم باشه...
اما من واقعا بعيد ميدونم واقعيت اين تفاوت، استفاده از روتين و كاروتنوئيد صناعي باشه، تا شما چه نظري داشته باشيد؟
فايلهاي ضميمه : 1 2 3
پي نوشت : شك من بي دليل نبود، در يكي از همايشهاي بازآموزي كه نمايندگان شركت دينه هم حضور داشتند اين مساله رو مطرح كردم كه متوجه شدم اين عزيزان هم اطلاع داشته و پيگيريهاي لازم را انجام دادند و اونطوري كه بيان كردند مجوز توليد و توزيع اين محصول متوقف شده.
اميدوارم اين سيستم نظارتي قبل از اينكه داروي مشكل دار در سطح وسيع در كشور توزيع و مصرف بشه بتونه جلويش رو بگيره.
11/05/1388 :
027 دقت در علت برخي برخوردها نتايج گاها تاسف برانگيزي رو به همراه داره؛
يكي از سازمانهاي بيمه گر فرعي (غير از سه بيمه اصلي) بعد از بحبوبه تسليم داروخانه ها براي ارائه ليست بيمه اي شان به صورت كامپيوتري شده و در واقع تبديل شدن شان به كارگر بي اجر مزد آن سازمانها، حالا ديگر اين خرده سازمانها هستند كه براي اينكه از غافله كول سواري بر دوش داروخانه ها عقب نمانند، در اقدامي جالب اعلام كرده اند كه حتما لازم است علاوه بر فرم دستي و سنتي بيمه ديسكت مربوط به نسخ آن سازمان تهيه و همراه با آن ليست تقديم شود! حال آنكه هم آنها و هم داروخانه ميدانستند اصولا آن سازمان مقدمات سيستمهاي بازخوان كد هاي كامپيوتري را هنوز (و بلكه اكنون كه چنديدن و چند ماه ميگذرد) فراهم نكرده اند، نتيجه اين شد كه داروخانه همراه با آن ليست سنتي يك عدد ديسكت مستعمل را كه در درايو بيندازي جز بد سكتور گيرت نمي آيد به مسئولين مربوطه آن سازمان محترم تسليم ميكنند!
خوب كه دقت كنيد سياست هاي برخوردي و تحميلي سازمان و عكس العمل دفاعي داروخانه در ديد جزئي مشهود هستند...
باز احيانا براي رفع شرمندگي انجمن هاي داروسازان كه روي كاغذ مسئول خيلي چيزها و در واقع مشغول به خيلي چيزهاي ديگر هستند، نگاهي بياندازيم به تفاوت نگارش و لحن خطاب قرار دادن در قراردادهاي منعقده بين آن سه سازمان اصلي و مثلا بانكهاي طرف قرارداد با داروخانه ها...
028 - طبق دستور ... طبق دستور... طبق دستور...:
و يا حتي با زحمت كمتر و آسايش بيشتر، يك كمان 3 سانتي در نقش قائم مقام دستور.
بدون توضيح شفاهي به بيمار، چون همه ما از تكرار و باز هم تكرار بيزاريم، خيلي سخت هست كه مخصوصا يك متخصص كه داروهاي محدودي رو پي دراگ خودش كرده براي هر مريض ضبط صوتش رو روشن كنه و ... باز تكرار مكررات...
قابل درك هست، اما گناه اين طرف داستان چيه، كه براي رمز گشايي نسخه نيار به تائيد گرفتن از دستور اقلام دارويي درج شده داره،
گناه اون بيماري كه بايد سرگردان از اين داروخانه به اون داروخانه بره چيه؟ چطور ميتونه تا هفته بعد به انتظار ديدار مجدد پزشكش بمونه تا صرفا از نسخه اش رفع ابهام بشه؟
حالا اگه واقعا دستور مفصلي بود كه شفاها به بيمار گوشزد شده يا در كاغذي نوشته شده باشه، استفاده از "طبق دستور" به نقش قائم مقام "دستور" قابل توجيه هست، يا حتي در داروهايي كه دستور روتين و مشخص و مرسومي داره (استامينوفن رو فرض كنيد مثلا)، اما خدائيش شما چطور ميتونيد متوجه بشيد كه بيمارتون داروي نيتروكانتين 6.4 اش رو چطور مي بايست مصرف كنه، لابد همونطوري كه قبلا مصرف ميكرده؟p:
نه ديگه ما نميخوايم چونه بزنيم كه جانم! نوشتن دستور اقلام دارو، غير از الزام قانونيش، تضمين كننده مصرف صحيح و پاسخ درماني بيمار هست و واقعا حيفه خط آخر علم و دانش پزشك در تشخيص اينطوري به امان خدا رها بشه!
باز اگه به جاي طبق دستور ، "طبق دستور داروساز" بود تكليف خيلي روشن تر بود؟ موافقيد؟
13/5/1388
029 امروز صبح درحالي كه چند تا بيمار در داروخانه به انتظار داروهاشون نشسته بودن ، مردي ميانسالي با عجله درحالي كه دستش باندپيچي شده بود نسخه اش رو داد و گفت بي زحمت اين نسخه رو زودتر آماده كنيد اورژانسيه ، داروهاش آمپول تتابولين و كپسول سفالكسين و قرص كدئين و بروفن بود، خوب طبيعيه كه نميشه براي اون بيمار مضطرب توضيح داد كه حالا خيلي هم دير نميشه آمپولتو بزني، اما شرايط بيمار جوري بود كه هم ساير بيماران منتظر، قبول ميكردند كه زودتر كارش راه بيفته و هم دليلي نداشت ما هم مته رو خشخاش بذاريم، يكي رفت آمپولش و از يخچال برداشت، اون يكي دويد و بقيه داروهاش رو ريخت تو سبد و اپراتور هم مشغول وارد كردن اقلام توي كامپيوتر شد كه دراومد - ا ، اين كه اعتبارش گذشته پدر من، / من كه بازنشسته ام و اعتبار بايد داشته باشه و... - متوجه هستم، ما بايد همين برگ نسخه رو به بيمه تحويل بديم اونجا يكي نشسته و كارش اينه كه اينا رو از داروخانه كم كنه، اونجا هم نه شما هستي نه ما كه توضيح بديم، ميخواي دارو رو آزاد ببر، برو دفترچه تو عوض كن، بيار بقيه پولش رو بهتون بر ميگردونيم / اي بابا شما چرا اذيت ميكنين بيمار رو؟!؟، ميگم كه اعتبار داره، چرا آخه كار آدم رو راه نميندازين، اصلا بدين الان ميبرم دفترچه رو تمديد ميكنم ميارم،
گرفت و رفت و زود هم برگشت با 2 دفترچه، كه دومي رو نو و با اعتبار گرفته بود، و گفت / بفرمائين، اينم دفترچه و هر دو تا دفترچه و گذاشت، ما هم خوب... اين يكي همونيه كه اعتبار نداره، اينم... ا چرا ندادي برات توي اين نسخه كنن، /اي بابا اين اعتبار داره ديگه، خودتون توي اون بنويسين!، من دوباره نرم واسه اين نسخه اسير شم - حاج آقا، بخدا دست ما نيست، بايد توي همين برگي كه اعتبار داره بايد نوشته بشه /باشه.
و رفت..
اينبار اومد و نسخه رو داد،
-به! چرا ندادي همون متخصصي كه نسخه اولي رو نوشته بود بنويسه، دادي پزشك عمومي نوشته،اينجوري كه از سقف ميزنه بالا! /سقف ديگه چه داستانيه؟ بخدا خدا رو خوش نمياد اينقدر مردم رو اذيت كنين!، من از صبح تاحالا هي رفتم و اومدم -اذيت كدومه حاجي، همين يه دونه تتابولينت 16تومنه كه بيمه تا 14700 رو قبول ميكنه (شما 14700 رو ديدين به من هم بگين لطفا) و سقف پزشك عمومي تا 14 تومان هست، ميتوني آزاد ببري و فردا ببري تائيد كني، الان ديگه نمي رسي احتمالا براي تائيد /نه! بدين ميبرم
و زودي نسخه را برداشت و رفت و دوباره برگشت، /گفتن اول بايد قيمت بزنين تا بتونن تائيدش كنن -(اين يكيش ديگه واقعا تقصير ما بود) -آقا شرمنده، فلاني اينو زود قيمت بزنين بنده خدا بره تائيد كنه...
رفت و تائيد كرد و آمد و داروهايش را برد.
(تتابولينو نذاشته بوديم بيرونا، ميرفت و مياومد از تو يخچال)
اين بود ماجراي امروز صبح ما...
15/5/1388
030 يكي از دوستام، يعني دوست همكارم كه به من هميشه لطف داره و به جاي اينكه يه مارتينديلي چيزي بگيره، هر وقت سوالي داره بهم زنگ ميزنه، {شوخي ميكنم، ناراحت نميشم، باز خوبه اينجوري دوستان دوران دانشجويي با اين بهونه ها از هم خبر بگيرن} بهم زنگ زد و گفت يه نسخه اومده مخفف نوشته قرص T.T آخرشم معلوم نيست E هست يا B شايدم P! ، سي تا دونه نوشته با طبق دستور، مريضم نميدونه چيه و خلاصه اطلاعاتي كه كمك كنه مثل تخصص و نوع بيماري نتونسته مشخص كنه اين چيه! گفتم باشه الان نگاه ميكنم ببينم دارويي اين مخفف رو داره،، توي گوشيم نرم افزارهاي Stedman Abbreviations و Taber`s Medical Dictionary اينجور مواقع منو شرمنده نميكنن معمولا، اما اينبار هر چي قوانين احتمال رو براي چينش اين اختصارات مرور كردم و چك كردم به نتيجه اي نرسيدم، ياد تجربه يكي از دوستام افتادم كه برام خيلي جالب بود،شايد شنيدنش براي شما هم جالب باشه؛
ميگفت در داروخانه بوده كه مريضي مستاصل به اونجا مياد و ميگه: خواهشا شما ديگه نگيد نداريم...
ايشونم نسخه رو نگاه ميكنه و يه چيزي مثل همين نسخه رو ميبينه كه خوب به عقل جن هم نميرسه كه اين چه دارويي كه نوشته شده! خلاصه داروساز همكار ما تصميم ميگيره تماس بگيره و از پزشك مستقيما بپرسه كه جريان اين دارو چي بوده؟ بعد از تماس معلوم ميشه پزشك بيمار تعمدا جوري نسخه رو نوشته بوده كه داروخانه مجبور بشه باهاش تماس بگيره و بعد فرض كنيد داروي ترامادول رو بگه به بيمار بدين ، اما براي اينكه متوجه نشه كه اسم دارو چيه و بعد بره سرخود بگيره، قرصها رو در داروخانه از بليستر خارج كنند و توي يه پاكت بدون اسم با دستور مثلا روزي 3 عدد به بيمار بدن، من حقيقتش نميدونم قانون به ما اجازه ميده حق بيمار رو براي دونستن اسم و عوارض داروش ناديده بگيريم يا نه؟ اما كار اون پزشك و شگردي كه بكار برده بود برام جالب بود و در ذهنم نقش بست، به اين دوستم هم گفتم شايد اينم قضيه اش اينطوري باشه و.. الانم ديگه خبر ندارم ماجراي آن نسخه سرگردان به كجا رسيد... پ.ن : یکی از همکاران داروساز حدس زدند که احتمالا TTH که مخفف تریامترن اچ هست باید باشه.
22/05/1388 :
031 امروز خانمی به داروخانه امده بود و دقترچه را روی پیشخوان گذاشت و گفت : 2 قلم از داروهامو ندادین! ما هم ابراز شرمندگی کرده و به سرعت در دفترچه ایشان به جستجو پرداخته تا به سرعت اشتباه را مرتفع و دلجویی نمائیم، آنهم نه یک قلم بلکه دو قلم! لابد در شلوغی داروخانه و تقصیر فلان پرسنل ناحواس جمع ما بوده،،، خلاصه گشتیم و نسخه تاریخ مورد نظر یافت شد، کپسول آزیترو 6 عدد! همین! در کامپیوتر هم چک کردیم که شاید چیز دیگری هم خواسته اند و ما ندادیم! باز هم همان یک قلم! -
-خانم مطمئنین؟
/بله، باید قرص سرماخوردگی و پنی سیلین هم میبود، تازه توی کپی نسخه هم 2 تا قیمت زدین؛مشخصه(حق فنی+فرانشیز 30 درصدی)
-نه خانم، توی نسخه تون که فقط همین یک قلم دارو بوده، اون هم حق فنی داروخانه هست که جمع شده...
/مطمئینین؟ من خودم به دکتر گفتم بنویسه... ای بابا، حتما یادش رفته!
-نه خانم، دکتر هر چی رو که تشخیص بدن و صلاح بدونن لازم دارین براتون مینویسن، نه حتما هرچیزی رو که شما بگین!
...
032 زمان کارآموزی داروخانه، یه وقتی گیر داده بودم به لوگوی شرکتهای داروسازی و برای خودم آرمشون رو توی دفترم کشیدم، الان میبینم که خیلی به دردم خورده، مثلا بیمار که کمی در مورد رنگ و شکل دارو صحبت میکنه، چون تقریبا حافظه تصویریم غالبه، راحتتر متوجه میشم کدوم دارو از کدوم شرکت منظورشه، به نظرم بد نیست که دانشجو ها روی این هم توجهی داشته باشند، حتی موقعی که ویزیتورها داروهاشون رو معرفی میکنند بعدها به کارشون حتما میاد...
033 باز هم یک توصیه و انتقال تجربه به دوستان دانشجو ام که در شروع کار داروخانه هستند یا حتی چند سال اول، یک دفتری همیشه همراهتون باشه، اگه نسخه جدیدی اومد که نداشتین، اگه سوالی بیمار ازتون پرسید که کامل بلد نبودین توضیج بدین، اگه اصطلاح خاصی مثل "یه پماد بی وقتی بدین!" شنیدین، نکته هایی که در مورد مصرف و کاربرد داروهای جدید متوجه شدین، ترکیب درمانی خوب نسخ رو بنویسید، مخصوصا نسخ متخصص ها اگه نسخه ای اومد که درست متوجه نشدین علت بیماریش چی بوده که این اقلام دارو براش تحویز شده، اگه نکته ای راجع به بیمه ها، حرفهایی که در داروخانه رد و بدل میشه، ...
خلاصه هر چیزی که فکر میکنید لازمه بدونین و کامل سر فرصت بهش فکر کنید رو یادداشت بردارید، برای من که چند دفتر از این تجربیات تا حالا جمع کردم که واقعا مفید بوده
12/06/88
034 در داروخانه مشغول بودم که یکی از پرسنل داروخانه به من فهماند خانمی که به نظرم داشت در مورد آدرس کلینیک تغذیه میپرسید روی سخنش با من هست، اول فکر کردم که میپرسند آدرس فلان کلینیک که قبلا اینجا چسبانده بودید کجاست و من آماده میشدم که اظهار بی اطلاعی کنم و از بغل دستی بپرسم شاید که او بداند و ایشان را جهت تغذیه بهتر روانه آنجا کنیم!
اما نه! ... بذار ببینم... میفرمایند که این آگهی تبلیغی که من چندین روز قبل در داروخانه چسبانده ام کجاست و چه شده؟
یادم نمی آمد، لابد مثل خیلی از ویزیتورهایی که میایند و برشور میآورند و کاغد می چسبانند خواسته بود که بچسباند و ما هم منعی هم قائل نمیشیم اصولا، اما الان روی سخنشان با من است که چه شد و توضیح میخواستند؟
گفتم نه والا اطلاعی ندارم، اگه منظور به این هست که ما کندیم، نخیر، اگر هم بخواهید الان میتوانید بازچسب کنید و منعی ندارد، که در جواب به غیض گفتند اگر قرار به کندن بود از ابتدا میگفتید ما نچسبانیم!
حقیقتش به ما کمی برخورد! جواب گناه ناکرده را چرا باید بدهیم؟! خلاصه ایشان با دلخوری داروخانه را ترک کردند و ما هم حیران ماندیم، وضعیت عجیبی پیش آمده در دادگاه ذهنمان،
از طرفی حق به ایشان میدهیم و خود را هم کاملا محق میدانیم، جریان خیلی خاکستریست!
ایشان زحمت کشیده، هزینه کرده، شخصا اجازه گرفته و نصب کرده، خوب انتظار هم دارد ما که قبول کردیم، از میراثشان پاسداری کنیم،
از طرفی، ما خود را نه ذینفع چسباندن ایشان میدانیم و نه اصولا وقت و نگهبان برای حفاظت از آثار به جا مانده از حضور ایشان داشتیم و داریم،
هر که آمد،خوش آمد بچسباند و برود،دیگر ما را چرا سین جین میکنند که چه شد کجا رفت؟
یحتمل کار آن یکی ویزیتور است که جا برای چسباندن یادگاریش نیافته و زورش به پس مانده این معصوم رسیده،
این یکی کمتر بی تقصیرست!...
اما چه میدانسته چه میکند؟
035 جمعه يا يكي از دوستان كه الان در كارخانه داروسازي مشغول به كار هست براي قدم زدن و صحبت بيرون بوديم، بحث ما رسيد به اصول GMP و تاثيرش در كيفيت نهايي محصول دارويي ، اصولي كه تعهد به اجراش ارتباط مستقيمي با كيفيت واقعي دارو داره و دركنارش فاكتورهاي جنبي مثل بسته بندي و قيمت گذاري كه تاثير تلقيني خودش رو داره، محدوديتهاي قيمت گذاري و مسيري كه بايد طي بشه تا رقابت و برندسازي كاملا جا بيافته، بعد هم با هم بدعوت نهار يكي از شركتهاي خارجي وارد كننده دارو رفتيم، نكته جالبي كه اونجا مطرح شد اين بود كه اين شركت قبلا دارويي رو با برند معروفتري وارد بازار كرده كه خوب يكه تاز بازار بوده چون محصول مشابه ايراني و حتي خارجي ديگه اي توي بازار نبوده و بعد توضيح ميدادن كه بعد از اينكه محصول ايراني وارد بازار شده چون تفاوت قيمت بسيار بالا بوده شركت تصميم ميگيره بازارش رو حفظ كنه تا مشتريهاش رو از دست نده و سياست كلي اين هست كه قيمت اون برند معروف رو دست نميزنن چون مشتريهاي خاص و پزشكان معتقد خودش رو داره، براي همين ميان اون دارو رو با يك برند ديگه به بازار معرفي ميكنند و داشتن ما رو مجاب ميكردند كه كيفيت اين محصول هيچ تفاوتي با اون برند معروف اوليه نداره و تضمين ميدادن كه همون نتايج رو در درمان بيماران كسب خواهد كرد.
ضمن اينكه اشاره به محصول ديگه اي داشتن كه اگه عين همون محصول رو قرار باشه شما در اروپا تهيه كنيد شايد تا دو برابر قيمت بايد پرداخت كنيد و براي اينكه مصرف كنندگان در اين كشور با توجه به قدرت خريد محدود تري كه دارند بتونن از اين دارو استفاده كنند شركت حاضر شده سودش رو در حداقل تعيين كنه و با اين قيمت عرضه كنه.
من نتيجه اي نميگيرم چون واقعا نميشه با اين دو تا مثال به حقيقتي رسيد يا به قاعده قابل تعميمي رسيد.
اما ما بعنوان داروساز در داروخانه، بعنوان كسي كه مشاور بيمار هست در انتخاب برند هاي دارو، بايد فاكتورهاي زيادي رو براي توصيه به بيمار در نظر بگيريم،
اينكه بيمار ما چه سطح درامدي داره؟
طول درمان با دارو ؟
مشكل بيمار چقدر حاده؟
تفاوت باليني اثرات برند هاي مختلف چقدر تفاوت نشون داده؟
مثلا بيماري كه الان دردي داره كه موردي هست، چند تا دونه **** با اينكه ظاهرا تفاوت قيمت يك دونه اش با ايراني زياد هست ولي چون شروع اثر شريعتري داره براش مناسبتر باشه،
يا بيماري كه فشار خون بالا داره رو بخواين بهش ***** خارجي بدين كه قاعدتا روزي حداقل دو تا و براي چند سال بايد مصرف كنه و يك كارمند بازنشسته هست كه بايد حساب كتاب همه چي رو بكنه نياز داره شما اون دلگرمي و آرامش رو بهش بدين كه با مصرف قرصهاي ايراني هم خيليها تونسته اند فشار خونشون رو كنترل كنند و با مصرف نمونه ايراني قرص ضرري متوجه سلامتي اش نميشه، يا برعكس در مورد بيمار خانمي كه از سن يائسگيش گذشته و براي پيشگيري از استئوپروز داروي **** براش تجويز شده با توجه به جذب بسيار پائين دارو اهميت فرمولاسيون خودش رو مطرح ميكنه ضمن اينكه مقياس مطمئني براي اينكه بفهميم دارو دارو كار خودش رو درست انجام ميده نداريم و نميشه هر بيماري رو براي سنجش تراكم استخوان راهي راديوگرافي كنيم، اينجا ميشه قرص خارجي رو توصيه كرد كه هر هفته هم مصرف كنه، با اينكه تفاوت قيمت روي كاغذ زياد هست اما طول درمان و اهميت جذب مناسب دارو رو كه در نظر بگيريم توصيه به مصرف نمونه خارجي عاقلانه تر هست.
دارويي كه TIپائين داره، داروهاي مكمل، هر كدوم از اينها با توجه به شرايطي كه گفته شد لازم ميشه براي هر فرد بيمار سنجيده و توصيه بشه.
نقش داروساز در اينجا يك نقش پنهان هست كه به چشم نمياد، اما موثر و لازم هست. داروساز با دایره دانشي كه از بيماريها، تنوع داروها، هزينه هاي درماني و .. بدست مياره ميتونه بهترين نتيجه رو با كمترين عارضه و هزينه براي بيمار و پزشك مشاوره بده...
036 توي صحبتهامون با دوست همكارم، نكته عجيبي رو گفت كه قرار شد بيشتر در موردش تحقيق كنيم،
يكي از فرمولاسيون هاي مناسب براي جذب آهن تركيبش با اسيد آمينه گلايسين هست، كه خصوصا عارضه گوارشيش رو خيلي كم ميكنه، اونطوري كه ما ميدونيم نبايد آهن به اين فرم خاصيت مغناطيسي داشته باشه، اما عملا ديده شده در محصول شركت **** وقتي كه كپسول رو به آهنربا نزديك ميكنيم كپسول به سمتتش جذب ميشه!!
شما هم بررسي كنيد و مشاهداتتون رو بگين لطفا. ممنون
037 پيشنهاد حذف سيپروفلوكساسين 250
احتمالا شما هم به نسخه هايي از اين دارو بر خوردين كه براي افراد زير 18 سال تجويز شده و نياز به مداخله و كنترل صحت تجويز رو احساس كردين ، در موردي وقتي با پزشك معالج تماس گرفتم (نه در حضور بيمار) موردي كه در انتخاب دارو مد نظرشون بود داشتن وزن مناسب بيمار بود و منظور اوليه من در ارتباط با سن بيمار رو نتونستم انتقال بدم، براي همين فكر كردم ما چه لزومي به داشتن چنين دوزاژ 250 ميليگرمي از اين دارو داريم؟
درباره محدوديتهاي تجويز اين دارو محدويت تجويز در دوران بارداري C و توصيه به عدم تجويز در افراد زير 18 سال شده (عوارض مفصلي و تاندون ها) ذكر شده. حتي فرم قطره هم در زير 1 سال منع شده.
تنها مواردي كه تجويز اين دارو در اطفال موجه هست اين موارد هست :
- بعد از استنشاق آنتراكس (سياه زخم): 15mg/kg/dose خوراكي هر 12 ساعت بمدت 60 روز
- عفونت عارضه دار مجاري ادراري يا پيلونفريت با عامل E.Coli در 1 تا 17 سال : خوراكي 10 تا 20mg/kg هر 12 ساعت حتي در افراد بالاي 51 كيلوگرم بمدت 10 تا 21 روز
- موارد تائيد نشده: اندوكارديت و عفونتهاي مقاوم گرم منفي(سودومونا و مايكوباكتر)، تب تيفوئيد و سيستيك فيبروزيس
مواردي كه استفاده از دوز 250 ميليگرم در بزرگسالان كفايت ميكند :
- عفونت بدون عارضه گنوكوكوك بزرگسالان : تك دوز 250 ميليگرم
- عفونت حاد بدون عارضه مجاري تنفسي بزرگسالان : فرم آهسته رهش 250 ميليگرمي هر 12 ساعت بمدت 3 روز
- عفونت خفيف يا متوسط مجاري ادراري در بزگسالان : 250 ميليگرم هر 12 ساعت بمدت 7 تا 14 روز
با توجه به اينكه فرم 500 ميليگرمي قرص سيپروفلوكساسين خط دار هست و همينطور با توجه به اينكه در حال حاضر فرم تزريقي سيپروفلوكساسين نيز در بازار دارويي ايران وجود دارد(پوشش استثنائات تجويز در كودكان) و با در نظر گرفتن احتمال تسري دادن مجاز بودن دوز 250 دارويي مثل آموكسي سيلين در كودكان به داروي سيپرو 250 در كودكان به نظر ميرسد پيشنهاد حذف اين دوز دارويي از بازار دارويي ايران منطقي باشد.25/10/1388
038 پس دادن خريد از داروخانه و حضور پليس 110 در مكان داروخانه:
مرد تقريبا موجه و موقري به داروخانه اومده بود و شروع كرد به خريد از تريپل فلكس گرفته تا روغن گل مغربي و فارماتون و ليكوئي كلسيم و... بعد هم خواستند كه يك دستگاه بخور گرم بگيرن و مارك ايراني * رو با پرسيدن اينكه اين دستگاه مشكلي نداره و شنيدن اينكه نه مدتهاست فروخته ميشه و گارانتي هم داره خريداري كردن كه به زعم خودشون خريد بزرگي انجام دادند.
حدود يكربع بهد همين آقا با داد و بيداد و گفتن اينكه كلاهبردارند و ال و بل وارد داروخانه شده و به مسئولي كه ازشون خريد كردن ميگن، آقا اين چيه بهم دادين اين تقلبيه و همه دزدن و حالا جلوي بقيه مريضها مشغول سخن پراكني ميشن. اون بنده خدا هم پيگيري ميكنه كه مشكل چيه؟ معلوم ميشه سيمي كه بايد به دستگاه متصل بشه جا نميخوره و گفتن بذارين ببينم بقيه جعبه هاش چجوريه و جناب خريدار گفتن كه نه اصولا من اين دستگاه رو نميخوام و بايد پس بگيرين، ديدين كه آدمها توي اين موارد از در دفاع و بلكه لج بازي در ميان، گفتن كه اگه دستگاه مشكلي نداشته باشه ما پس نميگيريم و از قضا هم سيم يك دستگاه ديگه هم بهش خورد. اما اينبار خريدار در مقام مقابله گفت هم دستگاه رو پس ميگيرين هم كل چيزهايي كه ازتون خريدم تا بدونين با مشتري چجوري بايد برخورد كرد... خلاصه فاكتور گرفت از داروخانه قيمت و اجناس و فروشنده ما هم زيرش نوشت دارو و لوازم فروخته شده پس گرفته نميشود!
خلاصه اين جناب متشخص حدود نيم ساعتي جلو داروخانه موندن و پاي پليس 110 رو به داروخانه باز نمودند!
اون بنده خدا ها هم كه ديدن قضيه حالت حقوقي داره گفتن كه بايد شكايت كنين و ...
هنوز كه هنوزه خبري نشده از شكايت و شكايت كشي و شايد ادعاي حيثيت داروخانه
اما سوالاتي كه براي من پيش اومده:
آيا ما در داروخانه مراجعه کننده رو بايد مشتري به حساب بياريم؟
منظورم اينه كه هر كسي كه بيشتر خريد كنه از ديد ما مشتري بهتري بايد باشه؟
يا نه؟ ما به ديد بيمار و مراجعه كننده به داروخانه بايد نگاه كنيم؟
با توجه به درصد فروش ثابت و مشتري ثابتي كه داروخانه دارد تفاوتي بين مراجعه كنندگان قائل نشيم و كار رو درست انجام بديم و انگيزه هاي فروش بيشتر رو به ارائه خدمات بهتر (چه علمي چه ارائه انتخابهاي بيشتر و بهتر) معطوف كنيم؟
و سوال ديگه اينكه؟ آيا داروخانه نبايد بعنوان يك موسسه ارائه دهنده دارو و كالاهاي بهداشتي با توجه به اينكه اعتبار چنين موسساتي و تاثير اون بر اعتماد عمومي جامعه، از حمايت قانوني در برابر چنين اعتراضاتي (چه به حق چه نا حق) از لحاظ حفظ شان و وجهه عمومي داشته باشه؟
چه كسي ميتونه براي بيماران و ساير مراجعه كنندگان از نتيجه چنين بحثي توضيح بده؟
چه كسي ميتونه در برابر فرضياتي كه در محل داروخانه نسبت به حضور نيروي انتظامي با لباس فرم در داروخانه ايجاد ميشه ادعاي حيثيت كنه؟
شايد بهتر باشه، در همان بدو شكاياتي از اين قبيل همانطور كه براي شكايات از پزشكان و عدم اجازه ورود ماموران انتظامي به مطب پزشكان وضع شده اين محدوديت حضور در موارد ادعاهاي حقوقي نيز در مورد داروخانه به اجرا گذاشته بشه و حضور ماموران انتظامي در مکان داروخانه محدود به موارد اضطراري (مثل درگيري و سرقت) شود؟
039 دادن داروي بدون نسخه با اطلاعات بهتر از ندادن دارو؟
دو مورد در هفته پيش در داروخانه مرتبط با دادن داروي بدون نسخه پيش اومد كه بد نيست با شما در ميون بذارم
يكي موردي بود كه آقايي به داروخانه اومده بود با يك جعبه از داروي سيپروفلوكساسين، كه ميگفت يك برگ ميخوام كه پرسنل داروخانه ايشون رو به من ارجاع دادن، خوب من اصولا روي آنتي بيوتيك و مصرفش خيلي حساس هستم و تصميمم اين بود كه دارو رو به بيمار نميدم ولي سعي ميكنم متوجه اش كنم كه نبايد همينجوري بياد داروخانه و دارو بگيره :
براي كي ميخواين؟ مشكلش چي هست؟ براي دوستم كه دستش زخمي شده.. چند وقته اين طوري؟ از چند وقت پيش اين دارو رو گرفته؟ بيست روزي هست اين دارو رو ميخوره، الان داروش تموم شده، اومدم براش بگيرم، - خوب بيست روز اين دارو رو مصرف كرده و جواب نگرفته؟ خوب اين جور مواقع معمولا معنيش اين هست كه اين دارو روي اون عفونت تاثير نداشته و طول درماني هم كه براش دكترتون تعيين كرده هم گذشته، بايد حتما دوباره ببرين پيش خودش تا دوباره معاينه كنه و بهتره كه سريعتر هم اينكار رو بكنين شايد لازم باشه فرم تزريقي آنتي بيوتيك ديگه اي رو بهش بدن، باشه ميبرم ولي فعلا يه برگ بدين - چون ميدونم كه اگه اين يه برگ رو بدم احتمالا كلا ديگه نميبرينش دكتر، شرمنده، نمي تونم بدون نسخه بهتون بدم، اما حتما و هرچه زودتر ببرينش پيش دكترش اين به صلاح خودش هست
حدود يك ساعت بعد همون آقا با دوستش كه دستش باند پيچي شده بود اومد، داخل ساعدش ظاهرا زخمي بود و دستش هنوز تورم داشت، معلوم شد از حدود يك ماه پيش اينطوريه و اول طبق صحبتهايي كه كرده بود و حدس زدم سفالكسين 500 گرفته و بعد از اتمامش پيش دكتر ديگه اي مراجعه كرده و دارو به سيپرو تغيير داده شده. انگشتها تقريبا گرم بود و در دو انگشت آخر هر حس لمس به وضوح كم بود.مسائل تشخيص جزو حوزه تخصصي ما داروسازان نيست، اما مشاهده چنين مساله اي به وضوح لزوم ارجاع مجدد بيمار به پزشك رو نشان ميده و من هم با وقتي كه گذاشتم و احتمالاتي كه براش مطرح كردم جدي بودن مشكلش رو براش شرح دادم و چون چند روز تا موقع ويزيت پزشك اولش مونده بود يك برگ سيپرو رو بهش دادم تا اون موقع مصرف كنه. اين مورد نظر شخصي من اين بود كه اگه بعد از توضيحاتي كه به بيمار و همراهش دادم باز هم دارو رو بهش نميدادم، برداشتي كه ايجاد ميشد ممكن بود اين باشه كه تمام اين حرفها براي ندادن دارو به اون بيمار هست و ذهنتيتي كه متاسفانه در ذهن برخي بيماران هست كه بدون نسخه ندادن بخاطر اين هست كه يا دنبال تعرفه بالاتر حق فني نسخه هستند يا دارند به همكاران پزشکشون نون قرض ميدن!و... مزيد بر اين علت شد.
040 مورد ديگر بيماري بود كه يك برگ آلپرازولام يك ميليگرمي مي خواست و ميگفت كه داروساز شيفت عصر ميشناسدش و گفته بود نسخه ميخواد و براش چند روز قبل نسخه آورده..
كلا من ديد خوبي نسبت به آلپرازولام ندارم با توجه به قدرت اثر و طول اثر كمي كه داره وابستگي داروييش به سختي رفع ميشه، بيمار مضطرب و بي قرار بود كه نشوندهنده علائم قطع دارو بود. به اين بيماري كه چشمش فقط دارو رو ميبينه و گوشش فقط اينكه باشه بهتون ميديم رو ميشنوه صحبت كردن درباره دارو و بيماريش كار سهلي نيست.
از سابقه مصرفش پرسيدم، چون حتي در فوبيا هم كه PRN دارو داده ميشه،درمان قطعي هيچ بيماري منوتراپي با آلپرازولام نيست، اون هم جوري كه بيشتر از دو ماه بيمار دارو رو مصرف كنه و بهش وابسته بشه، معلوم شد قبلا ايمي پرامين هم مصرف ميكرده و بخاطر عوارضش در شروع مصرف دارو رو قطع كرده..
خوب اينجا بيمار لازم بود متوجه بشه كه داروي اصليش اين نيست و اين دارو نقش كمك كننده در شروع درمان و درمواقع اوج استرس و دلشوره اش كمك كننده هست و اينكه چقدر زود نسبت به اثرات دارو تحمل و بعد وابستگي درش ايجاد ميشه، حدود 10 دقيقه اي صحبت كرديم و وقتي مطمئن شدم ديدش نسبت به دارو عوض شده و سراغ متخصص روانپزشك خوب براي درمانش رو ميگيره چند تا دونه آپو آلپراز بهش دادم تا
آرامش ذهني از اينكه موقع اظطراب چيزي هست كه آب روي آتش باشه داره خيالش هم راحت باشه
و جمله اي كه گفت ايكاش همه داروخانه ها اينجور آدم رو توجيه ميكردن فيدبك خوبي برام داشت.
041 - مصرف اشتباه پرل ويتامين D3
موردي كه باز هم تكرار شد، خانمي 40-50 ساله به داروخانه ميان و يه ورق ويتامين D3 50000 واحدي درخواست ميكنند. طبق عادت پرسيدم كه چطور مصرف ميكنيد؟ روزي 3 تا!!!!
چرا؟ مگه چه مشكلي دارين؟ هيچي دكترم براي تقويت استخوانم داده.
آزمايشي چيزي داده بودين؟ نه زانوهام درد ميكرد...
قرص كلسيم دي 200 واحد كلسيم، پرل د3 50 هزار واحد و آمپول ويتامين د3 300 هزار واحد ويتامين د دارد
مصرف حاد ويتامين د3 سميت خاصي نداره، اما مصرف مزمن بيشتر از 5000 واحد در روز در كودكان(زير 1 سال 1000 واحد) و بيشتر از 25 هزار واحد در بزرگسالان منجر به مسموميت ميشه. عوارضي مثل هايپركلسمي، رسوب فسفات و كلسيم در ارگانها و نقص عملكردشان، تغييرات ريتم قلبي، فشار خون بالا، تشكيل سنگهاي كليوي و ...
041 به طور اتفاقی این گفتگو رو دیدم :
http://www.bodybuilder.ir/forum/showthread.php?827-%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87-%D8%AA%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86&s=9394e914382f975addbde85e3a8e0e29&p=4630&viewfull=1#post4630
از این افراد زیاد هستند،
یا کسانی هستند که با طرد نظر دیگران و بی ارزش نشون دادن کار دیگران، دیگران رو مشتاق شنیدن نظراتشون میکنند و نیاز به تائید و فید بک خوبی که از تحت تاثیر قرار دادن دیگران بدست میارن نیازهای روحیشون رو ارضا میکنه.
یا کسانی که منافعی با تغییر دید افراد در این زمینه دارند، مثلا این آدم میگه بیا پیش من ببینمت،یعنی مشاوره تخصصی! رو مفت نمیخواد بده! بعد هم احتمالا بیاد بگه من دوستی دارم از اونور مرز برام جنس اصل میاره یکمم به تو میدم! فقط یه خورده گرونه ولی 2 روزه ال میشی و بل میشی...
نکته جالبش برای من طرز مخاطب قراردادن و طرز سیستماتیک مقید کردن مخاطب بود که از این دالان هزار پیچ و خم کسی پیدا شده که بتونه راهنماییش کنه!
شما رو ندیدم و نموتونم نظر تخصصیمو بگم / ما سر خود رفتی ؟ با سلیقه خودت؟ بدون مشورت؟ ای داد و بیداد / بزرگترین اشتباه زندگی / اهل فن / دیگران هم به دوستمون کمک کنند (آخرین تیر قانع کردن به بی منظوری و قصد کمک داشتن)
خلاصه نکات روانشناسی جالبی داشت.
043 صحبتی یا کسی و من رد و بدل شد که شنیدنش شاید برای شما جالب باشه، ایشون از داروسازی گله داشتند که حدود 6 سال قبل در داروخانه ایشان مشغول بودند و میگفتن که خیلی لطفها بهشون کردند و بعد بنا شد که آن همکار داروساز ما داروخانه ای خریداری کنند و ایشون هم بخش اعظم سرمایه تاسیس رو در قالب شراکت و تنظیم قرارداد بصورتی که در سود بصورت نصف سهیم باشند در اختیار همکار داروسازمان قرار دادند و بعد از چند سال آن رفاقت و دوستی به شکایت و شکایت کشی کشید و ...
دید من بدون اینکه بخوام طرف کسی رو بگیرم این بود که ان جوان داروساز به سرمایه ای برای راه اندازی داروخانه خود نیاز داشته و سرمایه گذار نقش وام دهنده رو داشته نباید اصولا قراردادی بصورت هر چه درامد بود 50 درصد تنطیم میشد. اصل زحمت رو کسی که در داروخانه موسس و مسئول فنی هست انجام میده و حالا هرچقدر این قرد تلاش کند باید نصف آن به کسی که صرفا سرمایه شروع این کار را در اختیار قرار داده تعلق بگیره؟
سرمایه گذار خودش رو محق میدونست چون میگفت ما با هم قرارداد بستیم و باید بر اساس مفاد اون عمل بشه. داروساز ما هم نظرش این بود که باید سود و اصل سرمایه در این چند سال برگرده
در کل بهتر بود اصولا چنین قراردادی بسته نمیشد. بهتر بود بانک ها بصورت وام سرمایه رو برای تاسیس در اختیار داروخانه ها قرار بدن تا چنین مشکلاتی بوجود نیاد.
حتی انجمنهای داروسازی میتونن در این بین نقش تضمین و واسطه داروسازان و بانکها برای دریافت وام رو بعهده بگیرند.
* امیدوارم در حق دادن به همکار داروسازم ناخودآگاه تحت تاثیر BIAS صنفی قرار نگرفته باشم، تا نظر شما چه باشد؟
044 امروز خانم مسنی به داروخانه اومدن و از من خواستن که از روی نسخه بیمار دفترچه خدمات درمانی داروی تک قلمی که در نسخه نوشته شده بود رو براشون بخونم.. خوب خیلی واضح نبود یه نگاهی به مهر پزشکش انداختم فوق گوارش، چی 500 ... سولفاسالازین... نه مزالازین میخوره تعدادشم که 200 تاست. گفتم مشکل گوارشیشون چی بوده؟ مزالازین مصرف میکردن؟ گفتم خودم هستم و التهاب روده دارم. گفتم پس باید همون مزالازین باشه. گفتن به من به جای مزالازین داروخانه .. آموکسی داده، دوباره نگاه کردم واقعا بد نوشته بود یعنی حروف اول که Mes باید باشه M شبیه A شده بود و Z هم که شبیه Y نوشته شده بود. فرم هم Tab بود که اگه چند سال قبل بود میگفتیم قرص آموکسی نیست اما چند سالی میشه که فرم قرص آموکسی هم موجوده. بیمار گفت که 200 تا نسخه قبلی رو آموکسی مصرف کرده و الان اومده مطمئن بشه که واقعا نمیشد مزالازین رو خوند و بعد شکایت کنه.
یه لحظه مکث کردم گفتم، خدایش نمیخوام از همکارم دفاع کنم اما میخوام بدونین که چه چیزهایی ممکنه باعث این اشتباه بشه، بلاخره هر کس ممکنه اشتباه بکنه یه بار داروخانه شلوغه ... که گفت اتفاقا داروخانه خیلی هم خلوت بود. گفتم والا واقعا بد هم نوشته شده، ما توی نسخه مهمترین و اولین چیزی که نگاه میکنیم 3 حرف اول دارو هست، شما هم میبینین که درست نوشته نشده،
بعد اتفاقا چند نسخه قبل نسخه پزشک متخصص داخلی رد کرده بودم که 60 تا آموکسی و بیسموت و مترونیدازول و .. برای هلیکو نوشته بود
گفتم مثلا ببینید تعداد بالا حالا نه 200 تا هم برای آموکسی ممکنه نسخه بشه، بعد هم مهر فوق تخصص بوده، که اطراف داروخانه هم مطبشون نبوده، وقتی ما میبینیم نسخه رو فوق نوشته خیلی پاپیج نسخه نمیشیم که درست نوشته شده یا نه
گفت اتفاقا دیدم روی نسخه مکث کردن اما بازم من دارو رو گرفتم و همه رو مصرف کردم این دفعه که پیش دکتر رفتم گفتم دکتر لازم بود که من اونهمه آموکسی مصرف کنم که خندیدن و گفتن که من که برات آموکسی ننوشتم..
گفتم خدا رو شکر آموکسی داروی خطرناک و سمی نیست، درسته از درمان درستتنون دور شدین اما میتونست خیلی بدتر باشه اگه داروی دیگه ای داده میشد من خودم خیلی اوقات 4 تا آموکسی با هم میخورم!(دروغ نگفتم بخدا!)
گفتم والا صلاح رو خودتون میدونین، اما الان نه اینکه بخوام در دفاع از همکارم صحبت کنم، قبلا اتفاق نظر این بود که داروساز آخرین چک کننده مصرف درست دارو هست، اما الان این نظر هست که خود بیمار آخرین چک کننده هست، این انتظار هم هست که بیمار از داروساز در مورد داروهاش و مشکلش راهنمایی بخواد و ارتباط کلامی بیشتری برقرار بشه، خوندن بروشور دارو و دونستن اصلاعات کلی راجع به بیماری حتما راه بهتری هست.
تشکر کردن و رفتن، نمیدونم قانع شدن یا تونستم ذهنیتشون رو نسبت به مواردی که باعث شد چنین اشتباهی رخ بده "که قطعا تاسف آور هست" روشنتر کنم یا نه؟
اینجور مواقع یکی از مهمترین پیش زمینه های ذهنی در بیمار سابقه برخورد داروخانه و داروساز با بیمار هست، حس نیتی که وجود داره رو باید نشون داد، نه به قصد منت، تو نیکی میکن و در دجله انداز...
045 صبح بود. در داروخانه بودم که پیرمرد و پیرزنی با سروصدا و مشاجره با هم وارد شدند. عصبانی خانم بودند و آقا سعی میکرد آرومش کنه. نمیگیرن هان!؟ کی نمیگیره؟ به من نشونش بده! و نسخه تامین اجتماعیش رو بهم نشون داد و گفت اینو نمیدین نه؟
نگاهی به نسخه کردم. آخر ماه بودیم و نسخه تاریخش اول ماه بود. دیروز یا پریروز آورده بودند و گفتیم که چون تاریخش گذشته باید ببرین تاریخش رو اصلاح کنن و دفعه بعد نزارین نسخه بمونه و تاریخش بگذره
هوا تاریک شد! رعد و برقی زد و برق از چشم ما رفت! خانم پیر عصایش رو بالا آورد و در حالی که بدو بیراه میگفت ضرباتی بر سر بنده زدند.
که آقای همسر با تقلای زیاد جلوی دست اندازی و در واقع عصا پراکنی بعدی رو گرفتند. حالا خانم اونجا نشسته و داره داد و بیداد میکنه و چند نفر از مریضهایی که در داروخانه بودند هم از این وضعیت شوکه شدند!
با هشدار یکی از پرسنل که زنگ بزنید 110 بیاد، سرکار خانم پیام را دریافت کردند و رفتند...
حقیقتش در اون لحظات من نه ناراحت بودم نه حرفی زدم، به خودم گفتم بهر حال بیماره، نمیدونه، فکر میکنه دارن دست به سرش میکنن، میخوان ازش پول زیادی بگیرن و ..
از ظرفی هم این احساس رو نداشتم که اگه نخوام برخورد قاطعی نشون بدم این رفتارها باب میشه و فردا هر کسی بخواد بیاد و دادی کنه و توهینی کنه و بعدشم راحت بذاره بره.
اما حقیقتش تا چند روز بعد که ناخودآگاه فکرم به این قضیه میرفت، دلم مچاله میشد! چرا؟ چرا؟
046 قبلا در داروخانه بیماری ازم پرسیده بود این قرص بروفن رو میخورم پوکی استخوان نمیگیرم که گفته بودم نه توی عوارضش نیست که گفت من از تلویزیون شنیدم! جا خوردم گفتم ای دل غافل باز ما از قافله علم عقب موندیم ! رفتم کتابها رو دوباره نگاه کردم دیدم نیست گفتم خوب خبر تحقیقی جدیده حتما توی اینترنت پیدا میکنم. گشتم و نیافتم. گفتم شاید خوب سرچ نکردم و ... گذشت و گذشت. چند سالی هم گذشت و من هنوز مدرکی واسه رابطه بروفن و پوکی استخوان پیدا نکردم. خیلی اتفاقی چند روز پیش با یکی از همکاران داروساز داشتم صحبت میکردکه گفت مثلا همین میگن بروفن پوکی استخون میاره. چون یکی داروهای استروئیدی رو با NSAID ها عوارضش رو یکی گرفته! که از قضا داروساز هم نبوده... نمیدونین چقدر احساس آرامش کردم که جواب معمای چند ساله ام رو پیدا کردم!
047 خانم و آقای جوانی به داروخانه اومدن و ظرف ترکیبی رو نشون دادن که بگین این چقدر میشه! خوب حساب کردیم شد مثلا ۵۳۰۰۰ ریال که دادش درومد که یعنی چی این چه وضعیه هر داروخانه ای یه قیمت میگنُ چجوری حساب میکنید مگه؟ من قبلا اینو از داروخانه فلان میگرفتم ۳۵۰۰۰ ریال! بعد بردم این سری دادم داروخانه فلان اون از من ۶۳۰۰۰ گرفت تازه گفت اگه نسخه هم بود بیشتر میشد.. بعد هم که گفتم من ۳۵۰۰۰ میگرفتم به من میگه لابد اون داروخانه واست اوم مواد رو نریخته یا کم ریخته! من اومدم ببینم جریان چیه و برم شکایت کنم!
این قضیه برای ما داروساز ها اصلا قضیه پیچیده ای نیست. شما ممکنه مواد اولیه تون رو از جاهایی مختلف با قیمت های کاملا متفاوت تهیه کره باشید و برخلاف دارو که به هر حال یه سرو سامونی توی قیمت داره و هماهنگ هست عموماُ مواد اولیه ترکیبی قیمت شناور با خلقیات بازار معمولا داره. مقادیر بیشتری که شما خریداری کنید به نسبت بسیار ارزانتر خواهد بود و اگه شما موادی رو از یکی دو سال پیش داشته باشید الان بخواین خریداری کنید میبینید که تفاوت قیمت معنی داری داره. از طرفی در مورد داروهایی که دوباره از روی نمونه ساخته میشه و معمولا درست هم نیست اینکار انجام بشه و باید نظارت مجدد پزشک باشه خصوصا در مواردی که کاربرد درمانی و نه زیبایی داشته باشه اون داروهاُ داروخانه ها سیاستهای مختلفی دارند در دریافت هزینه ساخت دارو. در نسخه غیر از این حق ساخت حق فنی نسخه هم دریافت میشه و متاسفانه نوعی رقابت منفی در داروخانه ها برای کم دریافت کردن هزینه ساخت گاها دیده میشه خصوصا که دفعه قبل بیمار داروخانه رو از جای دیگه ای دریافت کرده باشه. حالا نمیدونم چه اصطلاحی برای اینکار باید بکار برد. اما هماهنگ بودن دریافتی حق قنی - حق ساخت و .. اینها اعتبار و سلامت کاری داروسازان رو تضمین میکنه. اگه هر کس بنا به هر دلیلی نمیخواد کمتر از تعرفه های رسمی دریافت کنه به نظرم درستش اینه که قیمت رو رسمی بر روی نسخه درج کنه و بعد قیمتی که کمتر هست رو بگیره. اینکار باعث میشه همکار دیگه ای که بر اساس قانون حق خودش رو مطالبه میکنه از دید بیمار محکوم نشه به گران فروشی و ...
از طرف دیگه اصلا و ابدا نباید این حرف مطرح بشه که شاید اون داروخانه کمتر از اون ماده ریخته و!!! آخه این چه حرفیه برادر جان؟ میدونم هر کس به کار خودش اطمینان داره و مبنا رو کار خودش در نظر میگیرهُ اما هزار علت ممکنه باشه که داروخانه دیگه کمتر دریافت کرده نباید این بد دلی رو در بیمار ایجاد کرد که اون داروخانه برات داروی بی کیفیت و کم درصد ساخته و به قولی بهش آب بسته!! حتی اشتباه در محاسبه قیمت هم باید لحاظ بشه . اشتباه بی منظوری که گاهی بالاتر و یا پائینتر از قیمت واقعی ممکنه درج بشه.
از طرف دیگه واقعا آروم کردن بیماری که با این دید به داروخانه میاد که مچ گیری کرده کار دشواری هستُ در بین صحبت ممکنه شما رو متهم به جانبداری از صنف کنند. حتی بیمار این حرف رو زد که ما چون ضعیف هستیم از ما گرون گرفتن! خب شما که نمیدونین توی دل بیمار چه چیزهایی داره موج میزنه. واقعا در پیش زمینه ذهنی بیمار که برین میبینید در جایی از ساده بودنش ممکنه سو استفاده شده باشه. یا حتی نشده باشه اما تصور بیمار این هست که از من سو استفاده میشه و همه میخوان سرم کلاه بذارن! یارفتن و شکایت کردن هم که آسونه دیگه! تا حالا دیدین داروخانه ای ادعای حیثیت بکنه از بیماری که قانع نشده رو رفته شکایت کرده؟ نه ُ نمیگم حق نداره بیمار بپرسهُ از چند و چون هزینه پرداختیش بیمار حق داره که بدونه. اما هم داروخانه ها نباید جواب سر بالا و غلط به بیمار بدن که بدبینی رو تشدید کنه هم اینکه بیماران هم بایستی با حسن اعتماد بیشتر و بدون پیش داروی سوالاتشون رو با احترم بپرسن و متقابلا با احترام توضیح بشنون.
* نشون دادن منتولی که ما داشتیم و از دو شرکت مختلف بود با کرسیتالهای کاملا متفاوتُ کمک خوبی بود برای اینکه بیمار متوجه بشهُ علت این اختلاف قیمت ممکنه در چه چیزهایی باشه
048 ویتامین ای ۴۰۰ شرکت قرن ۲۱ رو پرسنل داروخانه گفت که دکتر من چند بار که شمردم دیدم این تعدادش زیاد تر از ۱۱۰ تاست؟ یبار ۱۲۰ تا بود یه بار ۱۱۵ تا! امتحان کردیم و دیدیم راست میگهُ شما هم فرصت کردید یه بار یه باکسش رو باز کنید و تعداد داخلش رو دقیق بشمارید و اینجا بگین ما مطمئن تر بشیم. ممنون
049 یک پلیس در یک شهر کوچک اگر دست به جریمه شود تمام اهالی شهر با وی دشمن میشوند هرچند خواسته قانون را اجرا کند. هرچند اجرای قانون خوب و به نفع مردم شهر باشد. یک داروساز خوب در یک شهر کوچک داروسازی نیست که مطابق قانون از تحویل دارو بدون نسخه پزشک خودداری کند...
050 در فکر راه اندازی چند نرم افزار و سایت کارامد برای همکاران داروساز و دانشجویان داروسازی هستم امیدوارم هدیه خوبی باشه براشون ...
051 اضافه کردن درصد پائین زانتان گام 3% که با گلیسرین لویگه شده چقدر در بهتر شدن کیفیت داروهای ترکیبی موثر هست. امتحان کنید! مشتری میشوید!
052 خانوم جوانی داروخانه میان و میفرمایند یه شربت سفیکسیم، اونطرف هست و به مسئول فروش بهداشتیمون میگن، میگم شربت سفیکسیم یه آنتی بیوتیک قویه! همینجوری که نمیشه بگیرینش! کی گفته؟ پزشکتون گفته بگیرین؟! میگن نه همینجوری! میخوام خونه داشته باشم!! (آخه دقت کنین شما، حرف رو ببینین، بچه اش هیچیش نیست، میخواد محض احتیاط سفیکسیم ببره خونشون انبار کنه، مملکته داریم!)
۰۵۲ تفاوتهای کلی پمادها و کرم ها :
پمادها معمولا قدرت جذب بیشتری دارند، پمادها را بر روی زخمهای ترشحی و همچنین آب و هوای گرم و مرطوب بهتر است بکار برده نشود. کرمها چون معمولا ماده محافظ دارند احتمال بروز حساسیت تماسی با کرمها بیشتر است.
۰۵۳ مزایای . معایب رالوکسیفن :
+برخلاف استروژنها اثر تحریکی روی رحم ندارد،پس نیازی به مصرف همزمان پروژسترون هم نیست.
+برخلاف استروژنها اثر تحریکی (تورم،درد و التهاب) روی بافت سینه و خطر سرطان زایی ندارد.
+باعث افزایش تراکم استخوان میشود (نه به اندازه استروژن جایگزین)
+کلسترول و LDL را حدود ۱۰ درصد کاهش میدهد
باعث کم شدن بی اختیاری ادرار و پرولاپس رحم میشود
- بعلت اثر آنتی استروژنی باعث گر گرفتگی میشود
-خطر بروز اختلالات انعقادی (DVT) خصوصا در ۴ ماه اول مصرف
کاربرد : پیشگیری از استئوپروز و هورمون جایگزین در خانمهای یائسه
۰۵۴ مزایا و معایب دپوپروورا DMPDA مدروکسی پروژسترون استات ۱۵۰ میلیگرم
+ دوام اثر برای ۱۴ تا ۲۰ هفته
+ موثرتر از داروهای خوراکی ضدبارداری
+قابل مصرف در موارد منع مصرف قرصهای خوراکی(مصرف سیگار،تشنج،میگرن،لوپوس،اختلال انعقادی،فشارخون)
+داروی موثر در آنمی سیکل سل (۷۰٪بهبودی)
+ در دوران شیردهی میتواند استفاده شود
+ خطر بروز اختلالات انعقادی ندارد
- حداکثر دو سال متوالی باید استفاده شود
- لکه بینی در ۳ ماه اول (در دو هفته اول میتواند با دوز پائین استرژوژن همراه شود)
- بعلت بروز افزایش وزن برای افراد چاق انتخاب خوبی نیست
- کلسترول و LDL را بالا میبرد
- درمصرف طولانی تراکم استخوان را کم میکند(برگشت پذیر)
این وبلاگ برای تبادل اطلاعات با دیگر همکاران گروه پزشکی و استفاده از تجربیات همدیگر ایجاد شده است.