بعد از معرفی گروه وایبری که دکتر ارسلان کاویانی ساخته بودن. بحثهای متنوعی صورت گرفت و با توجه به نارضایتیهای موجود حول چند محور تصمیم بر این شد که متنی اولیه تهیه بشه و بعد از تصحیح و تکمیل از طرق مختلف پیگیریهای لازم برای نمایاندن این خواسته ها صورت بگیره.

محورهای اصلی اعتراضات شامل ؛

- روند نگران کننده جذب در رشته داروسازی که قطعا در آینده نزدیک منجر به مشکلات فراوان در زمینه امنیت شغلی فارغ التحصیلان خواهد شد.

- اعتراض به وضعیت دریافتی حق فنی ، چه حق فنی نسخ و چه OTC و علی الخصوص هزینه ساخت داروهای ترکیبی

- مشکل عمده دیگر در ارتباط با هویت شغلی و جایگاه حرفه ای هست؛
منجمله عدم تناسب درامد با دانش، عدم تناسب علوم کسب شده با زمینه اجرا و بکار گیری اونها

 - و نگرانی بابت ظهور داروخانه های زنجیره ای با مدیریت غیر داروساز و به اصطلاح پراتیک که با استثمار داروسازان جوان و معرفی به عنوان موسس با دریافت حقوق و عدم نظارت و حضور مستقیم! بنحوی که با ادامه این روند و خارج شدن کنترل اکثر داروخانه ها علی الخصوص در کلان شهر تهران، و تقویت مافیای سلطه گر، به غیر از مشکلات ناشی از در اولویت اول قرار گرفتن مسائل مالی و منفعت طلبی، تهدیدات عمده ای برای سلامت بیماران و جامعه ایجاد میکند، وضعیت اشتغال آینده نگران کننده ای خواهد داشت و در حل مشکلات صنفی بعلت عدم هماهنگی و پایبندی این دسته از داروخانه ها، بار دیگری بر مشکلات این صنف افزوده است

 ====

چاپ اسکناس ارزش واقعی آنرا کاهش میدهد و تنها ارزش اسمی است که باقی می ماند.

اگر به زمینه های اقدام برای افزایش فارغ التحصیلان بنگریم نگاهمان منطقا به وضعیت توزیع نامناسب نیروی کار در نقاط مختلف کشور و روند رو به تزاید خروج سرمایه های تحصیلی بوسیله مهاجرت و ازدحام بیماران در برخی از مراکز معطوف خواهد شد. البته با نگاه اقتصادی نیز میتوان جذب دانشجو از طریق دانشگاههای غیر انتقاعی را گامی در جهت تامین نیازهای مالی دانشگاهها از بخش خصوصی و کاستن از نقش دولت در تامین آن دانست.

 اما اگر دغدغه تامین مالی و احیانا شیرینی افزایش درامدهای اساتید و مسئولین تصمیم گیرنده را به کنار بگذاریم، آیا به واقع راهکارهای دیگر برای مشکلات ذکر شده، سنجیده و بکار گرفته شده اند؟

آیا برای داروسازان شاغل در مناطق محروم به غیر از امتیازات تاسیس مشوق های دیگری ارائه شده اند؟

آیا امید به آینده و خوشبینی به استفاده از دانش حرفه ای در این مملکت برای فارغ التحصیلانی که آهنگ مهاجرت در سر دارند آنقدر بوده که کفه ترازوی قضاوتشان را به اقامت در دیار مادری متمایل نماید؟

 آیا می یابست افزایش درامد اساتید، خودکفایی دانشگاهها به قیمت به خطر افتادن آینده شغلی چندهزار دست پرورده همین دانشگاهها باشد؟

بنظر می رسد در این رابطه تصمیم گیری شتابزده و کوته نگرانه ای صورت گرفته و آتش این تصمیم آینده این رشته را بخطر انداخته بنحوی که غفلت در خاموشی به موقع قابل گذشت نیست.
از این رو با توجه به همیت وزیر جدید بهداشت که عملکردشان بارقه امیدی در حل مشکلات فراهم آورده ، دور از انتظار نیست پیگیری همه جانبه این مساله از طرق نمایندگان دانشجویی دانشگاهها، اساتید و هیات علمی، انجمن های صنفی و فارغ التحصیلان این رشته به هر نحو ممکن، این روند را متوقف و مشکلات ایجاد شده را مدیریت نمایند.

 

 ==

در صورتی که ایده آلی برای آینده کاری داروخانه ها متصور باشیم؛ می بایست با تعداد محدودتر مراجعات بیمارانی روبرو باشیم "که اقدام به خود درمانی نمیکنند، اصراری به دریافت بیش از نیاز دارو ندارند، مشکل مالی خاصی در تهیه داروهای مورد نیاز خود ندارند و عملکرد پوششی بیمه در این زمینه مناسب است،" طبیعی ست، برای داروسازی که با فراغ بال و حوصله کافی و وافی به شنیدن حرفهای بیمار و ارائه توضیحات مبسوط و راهنمایی جامع درباره داروها، فرایند درمان و رفع سوالات و ابهامات بیمار می پردازد، می بایست دغدغه مالی به حداقل برسد.

یکی از این راهکارها تعریف مناسب حق فنی و نظارت داروساز است که می بایست متناسب با تعداد داروهای دریافتی بیمار و وقت و علمی که صرف میکند باشد.
در زمینه ساخت داروهای ترکیبی که هزینه فعلی تا سقف 11500 ریال! بیشتر به توهین شبیه است تا تعرفه! قظعا بایست پیشنهادات انجمن ها خصوصا انجمن فارس در این زمینه مورد توجه قرار گیرد، تا شاهد رونق بیشتر این بخش که نمایش واقعی و عینی "داروسازی" است گردد. تنظیم دقیق داروی ترکیبی بر اساس نیاز هر بیمار و ارتقا کیفیت و تنوع اقلامی که توسط داروساز قابل تهیه است از جمله موارد درخواستی خواهد بود.

 

=

از گله های همیشگی داروسازان در حرفه کار در داروخانه، بسته بودن دست آنها از لحاظ قانونی برای ایفای نقش در "درمان" بوده. فرمت رایجی که در حال حاضر وجود دارد مسئولیت تمام و کمال نسخه را از تشخیص تا تجویز به پزشک سپرده و نقش داروساز را در حد چک کردن تطبیق داروهای تحویلی با درخواستی محدود کرده و در مواردی که به نظر وی اشکالی در نسخه مشاهده کند، صرفا گزینه اخلاقی تماس با پزشک و در صورت صلاحدید و هماهنگی اصلاح موارد بوده.

حال اینکه بعد از پروسه تخصصی تشخیص که مهارت خاصی را می طلبد، امر پیچیده درمان، توجه به سلایق شخصی بیماران و استفاده از مکملها و تغییر برند بر اساس بودجه و رضایت بیمار و هر اقدام در درمان بوسیله داروساز که در راستای تشخیص و درمان بیمار باشد می بایست مورد توجه و حمایت قرار گیرد.

 در این زمینه، یکی از اقدامات اساسی تغییر نگاه بیماران به نقش داروساز و دریافت بیشتر اطلاعات علمی بوسیله مشاوره می باشد و صرفا با تغییر قوانین و رفع محدودیتهای آن نمیتوان به ایجاد تغییرات مطلوب در این زمینه امیدوار بود.

چه اقدامات اولیه ای می تواند این فرایند را تسریع سازد؟
آگاه ساختن بیماران از اهمیت دریافت مشاوره دارویی و علی الخصوص پیامدهای ناگوار خوددرمانی بر سلامت جسمی خود

ایجاد نظام ارجاع توسط داروسازان؛ تا با کسب شرح حال اولیه بیماران، برای دریافت بیمه ای اقلام دارویی در فرمهایی که در داروخانه ها قرار دارد بیمار به پزشکان طرف قرارداد معرفی و از همان داروخانه ارجاع دهنده دارو را با پوشش بیمه ای دریافت نمایند. (محدودیتهایی در دریافت به این نحو دارو در نظر گرفته شود) و بدینوسیله فرهنگ عامه به دریافت نظارت سوق داده شود و بهانه های مالی برای اجتناب از ویزیت و ... کاهش یابد.

 در بحث آموزش بیماران و ارتقای فرهنگ مصرف دارو  بنظر می رسد جنبه ای که باید بیشتر بر روی آن تاکید نمود. آگاهی مردم از عوارض بالقوه داروها و عواقب مصرف خودسرانه و نسنجیده آن بر روی جسم و روان خود و اثرات بلند مدت این نحوه مصرف دارو بر سلامت جامعه است. بدلیل آگاهی رسانی اندک در این زمینه مشاهده میکنیم که حتی ذکر چند نمونه از عوارض دارو در برشور باعث ترس و نگرانی شدید در برخی بیماران میشود و حال اینکه می بایست توجه داده شود که هر دارو فی النفسه دارای عوارض بوده و تنها مصرف درست و بر اساس تشخیص درست است که منافع دارو را بر مضراتش در همان فرد مصرف کننده افزون می سازد و در نتیجه اهمیت این موضوع انتخاب را باید به گروه پزشکی با صلاحیت و با مسئولیت سپرد.